کوری بنری چیست؟ | دیجیتال مارکترها بخوانند

کوری بنری چیست؟ | دیجیتال مارکترها بخوانند

کوری بنری (banner blindness)، اگرچه هم برای ناشران دیجیتال و هم برای تبلیغ‌کنندگان آزاردهنده است، اما واقعیتی ناخوشایند است که هر دو طرف باید آن را درک کرده و سپس بر آن غلبه کنند.

با اشباع شدن فضای دیجیتال از تبلیغات، بازدیدکنندگان وبسایت شروع به تجربه یک پدیده روانی به نام کوری بنری کردند. در این پدیده، کاربران نسبت به بنرهای تبلیغاتی بی‌تفاوت شده و عملاً آن‌ها را نادیده می‌گیرند.

این خبر خوبی برای بسیاری از ناشرانی که درآمد خود را به شدت وابسته به تبلیغات کرده‌اند، نیست. در حالی که پیش‌بینی می‌شود هزینه جهانی تبلیغات دیجیتال از 626.9 میلیارد دلار در سال 2023 به 835.8 میلیارد دلار برسد، ناشران همچنان باید اطمینان حاصل کنند که موجودی تبلیغاتشان بیشترین بازده را برای تبلیغ‌دهندگان به ارمغان آورد تا از رفتن آن‌ها به دنبال بازگشت سرمایه تبلیغاتی (ROAS) بالاتر به جای دیگر جلوگیری شود.

ناشران قبل از تلاش برای مقابله با کوری بنری به منظور افزایش نرخ کلیک (CTR)، باید ابتدا به طور کامل درک کنند که کوری بنری چیست و ابعاد مشکلی که ایجاد می‌کند، چقدر است.

این مقاله به بررسی آمارهای مرتبط با کوری بنری، علل آن و چگونگی بهینه سازی تبلیغات بنری توسط ناشران برای مقابله با کوری بنری در کاربران عادی اینترنت می‌پردازد.

کوری بنری چیست؟

کوری بنری (Banner Blindness) پدیده‌ای مرتبط با توجه انتخابی است، جایی که کاربران اینترنت تمایل دارند تبلیغات، به ویژه تبلیغات بنری، را نادیده بگیرند یا از آن‌ها صرف نظر کنند. این بنرها به طور برجسته در بالا، پایین یا کناره‌های صفحات نمایش داده می‌شوند تا توجه کاربران را جلب کنند.

این اصطلاح برای اولین بار در سال ۱۹۹۸ توسط روانشناس Jan Panero Benway [لینک منبع به صورت PDF] در نتیجه آزمایش‌های قابلیت استفاده وب‌سایت ابداع شد. بنوی با استفاده از یک آزمایش ردیابی چشم، دریافت زمانی که افراد به یک بنر نگاه می‌کنند، به جای اینکه مستقیماً به آن نگاه کنند، از آن عبور می‌کنند، حتی زمانی که تبلیغ درخشان و جلب توجه باشد.

به عنوان مثال، در آزمایشی که از کاربران خواسته شد تبلیغ کلاس‌های آنلاین را شناسایی کنند (مانند تصویر زیر)، اکثر کاربران از بنرهای بزرگ و رنگارنگ که به طور برجسته «کلاس‌های آنلاین جدید!» را اعلام می‌کردند، عبور کرده و روی تب کلاس‌ها در پایین صفحه کلیک کردند.

این موضوع زمانی بیشتر مشهود است که کاربران به دنبال اطلاعات خاصی در یک وب سایت باشند. آن‌ها به طور انتخابی آگاهی خود را از تبلیغات، به ویژه بنرها در جستجوی محتوای مرتبط، محدود می‌کنند. مطالعه‌ای در سال ۲۰۱۳ نشان داد که ۸۶ درصد از مصرف‌کنندگان از کوری بنری رنج می‌برند.

در حالی که به نظر نمی رسد تحقیقات جدیدتری در مورد تعداد مصرف کنندگانی که از کوری بنری رنج می برند وجود داشته باشد، اما دلایلی برای این وجود دارد که فکر کنیم این اعداد نسبتاً ثابت باقی مانده اند.

به عنوان مثال، در حالی که نوآوری فنی زیادی در فضای تبلیغات بنری وجود نداشته است، این فرمت همچنان نقش محوری در مدل های درآمدزایی ناشران ایفا می کند. در واقع، با نگاهی به جدول زیر می بینید که انتظار می رود میزان پولی که برای تبلیغات بنری هزینه می شود از حدود ۱۶۱.۸ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۳ به کمی بیش از ۲۰۷ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۷ افزایش یابد.

چرا کاربران نسبت به بنرهای تبلیغاتی دچار “کوربَنِری” می شوند؟

در گذشته، اصول اولیه بازاریابی بر این باور بود که تبلیغات باید درخشان، پر سر و صدا و بزرگ باشند تا توجه مصرف کنندگان را جلب کنند. با این حال، تحقیقات بنوی (Benway) نشان داد که کاربران وب در مواجه با تبلیغات آنلاین، اغلب از لینک ها و پیام های موجود در آنها صرف نظر می کنند یا آنها را از دست می دهند.

بنوی و سایر روانشناسان بر این باورند که این پدیده ناشی از “فربار اطلاعاتی” است. با وجود حجم عظیم اطلاعاتی که در دنیای اشباع شده از رسانه با آن روبرو هستیم، انسان ها از خستگی اطلاعات رنج می برند.

برخی از تحقیقات نشان داده است که حجم بالای اطلاعات باعث می شود کاربران وب، صفحات وب را به صورت کلمه به کلمه نخوانند، بلکه صفحه را برای یافتن اطلاعات مرتبط اسکن کنند. این بدان معناست که محتوای تبلیغاتی اغلب نادیده گرفته می شود که منجر به نرخ کلیک پایین (CTR) و بازگشت ضعیف سرمایه گذاری تبلیغات (ROAS) می شود.

اسکیماهای ذهنی (Cognitive Schemata) در بازاریابی دیجیتال

اسکیماهای ذهنی چارچوب‌های ذهنی هستند که به انسان‌ها در سازماندهی و درک اطلاعات کمک می‌کنند. این چارچوب‌ها به ما کمک می‌کنند تا هنگام مواجه شدن با محیطی مشابه، مفاهیم را درک کنیم.

در رفتار کاربران وب، مصرف کنندگان از اسکیماهای ذخیره شده برای پیمایش وبسایت‌ها، محتوای فیدهای آنلاین و اپلیکیشن‌های موبایل استفاده می‌کنند. این بدان معناست که آن‌ها توجه خود را به مناطقی از صفحه معطوف می‌کنند که انتظار دارند اطلاعات مورد نظر خود را در آنجا پیدا کنند.

این اسکیماها همچنین نقش برجسته‌ای در «کوری بنری» ایفا می‌کنند، به طوری که کاربران مکان‌هایی را که معمولاً تبلیغات در آن‌ها نمایش داده می‌شود، مانند بالای صفحه و نوار کناری راست، نادیده می‌گیرند.

عوامل موثر بر کور شدن نسبت به بنرهای تبلیغاتی

عوامل زیر نقش مهمی در کور شدن نسبت به بنرهای تبلیغاتی دارند:

۱. محل قرارگیری تبلیغات:

همانطور که در بالا ذکر شد، محل قرارگیری بنرهای تبلیغاتی نقش مهمی در نادیده گرفته شدن آن‌ها دارد. از آنجایی که اکثریت قریب به اتفاق کاربران اینترنت صدها صفحه مشابه با بنرهای تبلیغاتی را مرور کرده‌اند، به مرور زمان یاد گرفته‌اند که بخش‌هایی را که انتظار دیدن تبلیغات در آن‌ها را دارند، نادیده بگیرند.

۲. شلوغی تبلیغات:

یکی دیگر از دلایل کور شدن نسبت به بنرهای تبلیغاتی، اشباع شدن بیش از حد با تبلیغات است.

اگر وب سایتی مملو از تبلیغات پاپ آپ، تبلیغات متنی و بنرهای تبلیغاتی باشد، کاربران دچار اضافه بار حسی شده و توانایی جذب اطلاعات را از دست می‌دهند. در نهایت این امر باعث می‌شود ناشران فرصت‌های درآمدزایی خود را از دست بدهند، زیرا کاربران محتوای تبلیغاتی را نادیده گرفته و تنها روی محتوایی که به دنبال آن آمده‌اند تمرکز می‌کنند.

۳. چشم نوازی و سبک تبلیغات

کاربران آموزش دیده‌اند که تبلیغات ظاهری بصری خاصی خواهند داشت. این انتظار آگاهانه یا ناخودآگاه از نحوه‌ی نمایش تبلیغات، باعث می‌شود کاربران هنگام مرور محتوا به سادگی از آن‌ها اجتناب کنند.

عناصر زیر به طور کلی به کاربر نشان می‌دهند که با یک تبلیغ مواجه است (و باعث می‌شود آن را نادیده بگیرد):

  • فرمت متفاوتی از محتوای صفحه: فونت، رنگ فونت و غیره.
  • پس زمینه‌ای با رنگ متفاوت از کل طرح وبسایت.
  • متن جاسازی شده در تصویر.

اینجاست که تبلیغات Native (محلی) اهمیت پیدا می‌کنند. تبلیغات Native با محتوای صفحه همخوان هستند و با طراحی سایت سازگار بوده و رفتاری مشابه با پلتفرم دارند. این امر به کاربر این حس را می‌دهد که تبلیغ جزئی از همان صفحه است.

۴. درک مفید بودن

طبق مطالعه‌ای در سال ۲۰۲۱، ۵۸ درصد از مصرف‌کنندگان به تبلیغاتی که به علایق و رفتار خرید آن‌ها شخصی‌سازی شده است، واکنش مثبتی نشان می‌دهند.

بنابراین، شناختن مخاطب هدف ضروری است. به خاطر داشته باشید که واکنش مخاطب به تبلیغات نمایشی می‌تواند به طور مستقیم با شخصی‌سازی مرتبط باشد. بدین ترتیب، تبلیغات مرتبط و شخصی‌سازی شده به احتمال زیاد توجه کاربران را جلب کرده و کور شدن نسبت به بنرها را به حداقل می‌رساند.

۵. تاثیر منفی تبلیغات بر محتوای مجاور

تبلیغاتی که گرفتار مشکلات فوق می‌شوند، نه تنها خودشان برای کاربر نامرئی می‌شوند، بلکه به محتوای اطراف خود نیز آسیب می‌زنند. کاربران اغلب محتوایی را که در کنار بنرهای تبلیغاتی قرار دارد نادیده می‌گیرند، زیرا طرح ذهنی آن‌ها این بخش را به عنوان همان بخش بصری در نظر می‌گیرد.

تأثیر کوری بنری روی ناشران

با وجود بیش از ۱.۱۳ میلیارد وب‌سایت، رقابت برای تبلیغات آنلاین به طور تصاعدی افزایش یافته است. نشان داده شده که قرار دادن تبلیغات بنری در مناطقی که کاربران انتظار نمایش تبلیغات را دارند، به نرخ کلیک (CTR) آسیب می‌زند.

بنابراین، ناشران باید سبک محتوای خود را با دقت تنظیم کنند تا مطمئن شوند تبلیغاتشان دیده می‌شود. تبلیغات ضعیف طراحی شده که با مخاطب هدف مرتبط نیستند، مطمئناً باعث دور شدن مصرف‌کنندگان و فراری دادن مشتریان بالقوه می‌شوند.

اگر ناشران و تبلیغ‌کنندگان اصول خواندن صفحات وب توسط انسان را درک کنند، می‌توانند از چندین تکنیک برای جلوگیری از کورbanner استفاده کنند.

چگونه کاربران صفحات وب را می‌خوانند؟

با توجه به اصول اسکیمای شناختی و ماهیت پویای اینترنت و الگوهای جستجوی کاربران، به احتمال زیاد هرگز بر «بنر کور» (عدم توجه به تبلیغات بنری) غلبه نخواهیم کرد.

با این حال، با درک نحوه پردازش اطلاعات توسط مغز انسان در وب، ناشران می‌توانند رفتار کاربران را پیش‌بینی کنند و عناصر را در مناسب‌ترین مکان‌ها قرار دهند تا توجه کاربران را جلب کرده و در نهایت به اهداف فروش و کسب درآمد خود برسند.

عوامل موثر بر نحوه اسکن صفحات وب:

نحوه اسکن صفحات وب توسط کاربران تحت تأثیر چندین عامل قرار دارد، از جمله:

  • انگیزه کاربران: دلیل اصلی بازدید کاربر از صفحه چیست؟ (مثلا کسب اطلاعات، خرید محصول، سرگرمی)
  • اهداف کاربر: کاربر به دنبال دستیابی به چه چیزی در صفحه است؟
  • چیدمان صفحه و قالب‌بندی متن: نحوه چیدمان عناصر صفحه و خوانایی متن چقدر است؟
  • محتوای صفحه: محتوای صفحه چقدر مرتبط با نیاز کاربر است؟

بسته به انگیزه اصلی کاربر، او صفحه را به یکی از روش‌های زیر اسکن می‌کند. (در ادامه به بررسی روش‌های مختلف اسکن صفحات وب خواهیم پرداخت.)

الگوی F

تحقیقات انجام شده توسط متخصصان تجربه کاربری (UX) در گروه Nielsen Norman (NNG) در سال ۲۰۰۶ نشان داد که کاربران صفحات وب و گوشی‌های هوشمند را با الگوهای مختلفی اسکن می‌کنند، که یکی از رایج‌ترین آن‌ها به شکل حرف F است، همانطور که در تصویر بالا مشاهده می‌شود.

این الگوی اسکن به شکل F با اسکن غالب در بالای بخش متن و سمت چپ صفحه مشخص می‌شود.

این الگوی اسکن تمایل به اجتناب از تبلیغات بنری دارد که به طور معمول بالای متن و در نوار کناری سمت راست ظاهر می‌شوند.

اسکن کردن با الگوی F شامل موارد زیر است:

  • کاربران با خواندن قسمت بالایی ناحیه محتوا به صورت افقی شروع می‌کنند. این قسمت نوار بالایی F را تشکیل می‌دهد.
  • از اینجا، خوانندگان صفحه را حرکت می‌دهند و در یک حرکت افقی دوم می‌خوانند که نوار پایین F را تشکیل می‌دهد.
  • در نهایت، خوانندگان با یک حرکت افقی، سمت چپ صفحه را اسکن می‌کنند که ساقه F را تشکیل می‌دهد.

درک الگوی F برای ناشران وب بسیار مهم است، زیرا نشان داده شده است که این سبک خواندن از اکثر تبلیغات بنری اجتناب می‌کند.

الگوی F به طور کلی زمانی غالب است که کاربران لزوما به محتوای صفحه علاقه مند نباشند.

هنگامی که کاربران واقعاً می‌خواهند به چیزی که می‌خوانند توجه کنند، رفتارهای کاربری دیگری نیز وجود دارد که از آنها استفاده می‌کنند، از جمله قانون گوتنبرگ.

طراحی گوتنبرگ

قانون گوتنبرگ به رفتار خواندن کاربران اشاره دارد که تحت تأثیر عادت غربی خواندن از چپ به راست و از بالا به پایین شکل گرفته است.

بر اساس این قانون، یک صفحه وب به چهار ناحیه تقسیم می شود:

  • ناحیه دیداری اصلی (Primary optical area): اولین قسمتی که کاربر به طور طبیعی به آن توجه می کند. این ناحیه معمولا در بالای صفحه و سمت چپ قرار دارد.
  • ناحیه دنباله روی قوی (Strong fallow area): ناحیه ای که پس از ناحیه دیداری اصلی، به احتمال زیاد مورد توجه کاربر قرار می گیرد. این ناحیه معمولا در ادامه ناحیه دیداری اصلی و یا در سمت راست آن قرار دارد.
  • ناحیه دنباله روی ضعیف (Weak fallow area): ناحیه ای که کمتر مورد توجه کاربر قرار می گیرد. این ناحیه معمولا در قسمت پایین صفحه و سمت چپ قرار دارد.
  • ناحیه انتهایی (Terminal area): ناحیه ای که کمترین میزان توجه را به خود جلب می کند. این ناحیه معمولا در قسمت پایین صفحه و سمت راست قرار دارد.

قانون گوتنبرگ زمانی بیشتر صدق می کند که صفحه وب حاوی متن زیادی باشد و عناصر بصری به طور مساوی در آن توزیع شده باشند. در طراحی گوتنبرگ، ناحیه دیداری اصلی بدون توجه به انگیزه و هدف کاربر، بیشترین توجه را دریافت می کند. سپس کاربران به سراغ ناحیه دنباله روی قوی رفته و به سرعت ناحیه دنباله روی ضعیف و ناحیه انتهایی را مرور می کنند.

ناشران و بازاریابان دیجیتال باید توجه داشته باشند که می توانند با چیدمان هوشمندانه محتوا، کاربران را از الگوی گوتنبرگ خارج کنند. به عبارت دیگر، با کمی بهینه سازی هوشمندانه، می توانید توجه کاربران را به مناطق خاص صفحه هدایت کنید.

چگونه از کور شدن نسبت به بنرهای تبلیغاتی جلوگیری کنیم و آنها را بهینه سازی نماییم؟

میانگین نرخ کلیک (CTR) بر روی بنرهای تبلیغاتی در تمامی صنایع در طی دوران همه‌گیری تنها ۰.۴۶ درصد بوده است، که این رقم پایین نشان دهنده کارایی نه چندان بالای این نوع تبلیغات است.

با در نظر گرفتن دقیق ساختار ذهنی (cognitive schema) و رفتار کاربران، ناشران می‌توانند از تکنیک‌های زیر برای بهینه‌سازی بنرهای تبلیغاتی خود و افزایش حداکثر درآمد تبلیغاتی استفاده کنند.

۱. امتحان کردن اندازه و جایگذاری‌های مختلف

همان‌طور که اشاره شد، کاربران انتظار دارند تبلیغات ظاهری خاص داشته باشند و در جایگاه مشخصی از صفحه قرار بگیرند؛ این موضوع باعث می‌شود که کاربران نسبت به بنرها دچار «کوربَنری» شوند.

معمولا اندازه و جایگاه‌های استاندارد برای بنرها شامل لیدربورد با اندازه ۷۲۸ در ۹۰ پیکسل و مستطیل با اندازه ۳۰۰ در ۲۵۰ پیکسل است که در بالای صفحه و نوار کناری راست قرار می‌گیرند.

این نوع بنرها قابل پیش‌بینی هستند و به همین دلیل به راحتی توسط چشم کاربر نادیده گرفته می‌شوند.

ناشران می‌توانند با امتحان کردن اندازه‌ها و جایگاه‌های مختلف برای بنرها، از فضاهای بلااستفاده دیجیتال که خارج از مکان‌های سنتی بنر هستند، برای تبلیغات تأثیرگذارتر استفاده کنند.

برخی مطالعات نشان می‌دهند که جایگاه‌های غیرمعمول که کمتر مزاحم هستند، می‌توانند منجر به سطوح تعامل بالاتر شوند.

یکی از گزینه‌هایی که ناشران می‌توانند در نظر بگیرند، تبلیغات در صفحه خوش آمد گویی است. این نوع تبلیغات شامل یک پیام یا نقل قول خوش‌آمدگویی است که قبل از هدایت خواننده به محتوای اصلی نمایش داده می‌شود. اخیراً، به‌ویژه در سایت‌های خبری و رسانه‌ای، این نوع تبلیغات محبوبیت بیشتری پیدا کرده‌اند.

۲. دیگر تبلیغات خود را شبیه تبلیغ نسازید!

محبوبیت روزافزون تبلیغات همسان (native ad) را می‌توان با این واقعیت توضیح داد که برخلاف بنرهای تبلیغاتی معمولی، این نوع تبلیغات به نظر بخشی از محتوای دیجیتال اطراف خود می‌رسند و با آن همخوانی دارند.

طراحی تبلیغاتی که از نظر رنگ، فونت، نوع نوشته و پس‌زمینه با محتوای اطراف مطابقت داشته باشد، تا حد زیادی باعث کاهش «کوربَنری» و افزایش درآمد تبلیغاتی می‌شود.

۳. استفاده از تبلیغات تعاملی

تبلیغات تعاملی که از رسانه‌های غنی برای تشویق مخاطب به تعامل استفاده می‌کنند، نشان داده‌اند که نرخ تعامل بسیار بالاتری دارند.

برخی از نمونه‌های تبلیغات تعاملی عبارتند از:

  • ویدیوهای تبلیغاتی کوتاه با کیفیت بالا
  • تبلیغات قابل بازی (Playable Ads)
  • تبلیغات سه بعدی (3D Ads)
  • تبلیغات واقعیت افزوده (Augmented Reality Ads)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دریافت مشاوره و آموزش

برای دریافت مشاوره نصب و راه اندازی آنالیتیکس 4 و ایونت ترکینگ از طریق گوگل تگ منیجر، از طریق شماره تماس زیر با من در ارتباط باشید.