اندازهگیری اثربخشی یک کمپین تبلیغاتی تنها با معیارهای مستقیم مانند کانورژن یا کلیک، کامل نمیشود. زیرا هر اقدام بازاریابی لزوماً به طور مستقیم بر نتیجه نهایی تأثیر نمیگذارد. درواقع ممکن است یک چنل تبلیغاتی بدون اینکه کلیک آن در آنالیتکس ثبت شود، در تصمیم گیری کاربر برای خرید، تایر گذاشته باشد. برای مثال، اگر یک شرکت از اتریبیوشن مدل Last Click استفاده کند، تمام اعتبار کانورژن انجام شده به آخرین کانال قبل از اقدام مورد نظر میدهد. چنین دیدگاه محدودی از نتایج میتواند گمراهکننده باشد و منجر به نتیجهگیریهای نادرست برای برنامهریزی کمپینهای آینده شود. به همین دلیل، برای بررسی اثربخشی بازاریابی از زوایای مختلف، از روش گروه کنترل استفاده میشود. در این مقاله، توضیح خواهیم داد که منظور از گروه کنترل چیست، چرا استفاده از این رویکرد برای کسبوکارها ضروری است و چطور باید از آن استفاده کرد.
گروه کنترل چیست؟: ابزاری برای سنجش اثربخشی کمپینهای بازاریابی
گروه کنترل روشی است برای ارزیابی تأثیر کمپینهای بازاریابی، از جمله ایمیل، پیامک و اعلانهای پوش، بر رفتار مشتریان. این روش با مقایسه عملکرد دو گروه از کاربران انجام میشود:
- گروه کنترل: شامل افرادی است که هیچ گونه پیام تبلیغاتی دریافت نکردهاند یا تنها پیامهای تراکنشی (مانند تأیید سفارش) را دریافت کردهاند.
- گروه آزمایشی: شامل افرادی است که از طریق یکی از چنل ها، پیام تبلیغاتی را دریافت کردهاند.
با تحلیل رفتار هر دو گروه، میتوان تعیین کرد که آیا کمپینهای بازاریابی به طور مؤثر بر تصمیمگیری خرید مشتریان تأثیر گذاشتهاند یا خیر. برخی از معیارهای کلیدی که میتوان با استفاده از گروه کنترل اندازهگیری کرد عبارتند از:
- میزان فروش
- میانگین ارزش سفارش
- تعداد بازدید از وبسایت
- نرخ تبدیل
- نرخ بازگشایی ایمیل
- نرخ کلیک روی لینکها
مثال:
فرض کنید یک کمپین ایمیلی برای تبلیغ یک محصول جدید با دو نسخه مختلف (A و B) ارسال شده است. نسخه A دارای عنوان جذابتر و محتوای مختصرتر است، در حالی که نسخه B دارای عنوان سادهتر و محتوای طولانیتر است. با استفاده از گروه کنترل، میتوان تعیین کرد که کدام نسخه از کمپین مؤثرتر بوده است. اگر میزان فروش در گروه آزمایشی که نسخه A را دریافت کرده است، به طور قابل توجهی بیشتر از گروه کنترل باشد، میتوان نتیجه گرفت که نسخه A عملکرد بهتری داشته است.
با استفاده از گروه کنترل، میتوان تصمیمات بازاریابی مبتنی بر دادههای دقیق و قابل اعتماد اتخاذ کرد و هزینههای بازاریابی را بهینه کرد.
تفاوت گروه آزمایشی و گروه کنترلی چیست؟
ممکن است این دو مفهوم در نگاه اول شبیه به هم به نظر برسند، اما اصول کار با آنها متفاوت است.
گروه آزمایشی | گروه کنترلی |
---|---|
کاربرانی که در بازه زمانی مشخص، نسخههای متفاوتی از محتوا با متغیرهای مختلف برای آنها ارسال میشود. به عنوان مثال، در یک کمپین ایمیل، بخشی از مشترکین نسخه شماره ۱ متن را دریافت میکنند و بخشی دیگر نسخه شماره ۲. | مشتریانی که بدون هیچ تغییری، محتوا را دریافت میکنند تا تأثیر متغیرهای تست A/B بر نتایج سنجیده شود. یا اینکه هیچ چیزی به آنها نمایش داده نمیشود (سناریویی که در آن هیچ تعاملی از طریق کانالهای تبلیغاتی با کاربر صورت نمیگیرد). |
نکته مهم این است که هنگام انجام تست A/B، همه نتایج در نظر گرفته شوند: هم گروه کنترلی و هم گروه آزمایشی. پس از مطالعه، کنترل منفی نیز ارزیابی میشود – اینکه عدم وجود هرگونه تغییری چه تأثیری بر کاربران داشته است. گروه کنترلی نتایج حاصل از گروه آزمایشی را تأیید یا رد میکند.
نقش گروه کنترل در بازاریابی عملکردی
استفاده از گروه کنترل در کمپینهای بازاریابی عملکردی میتواند به طور قابل توجهی بهبود عملکرد آنها را تضمین کند. این روش با ارائه یک نقطه مقایسه دقیق، امکان اندازهگیری دقیق تأثیر استراتژیهای بازاریابی را فراهم میکند.
مزایای استفاده از گروه کنترل:
- بهبود دقت اندازهگیری: با حذف نویز ناشی از عوامل خارجی، میتوان تأثیر دقیقتر استراتژیهای بازاریابی بر اهداف کسبوکار را اندازهگیری کرد.
- بهینهسازی تخصیص بودجه: شناسایی کانالها و کمپینهای کمبازده و حذف آنها به تمرکز بیشتر بر استراتژیهای موثرتر کمک میکند.
- آزمایش و نوآوری: گروه کنترل امکان آزمایش فرضیهها و استراتژیهای جدید را فراهم میکند و به شناسایی فرصتهای جدید برای افزایش بازدهی کمک میکند.
- درک رفتار مشتری: تحلیل دادههای گروه کنترل میتواند بینش ارزشمندی در مورد رفتار مشتریان ارائه دهد و به بهبود استراتژیهای شخصیسازی کمک کند.