سرنخ با کیفیت یا MQL در بازاریابی چیست؟

سرنخ با کیفیت یا MQL در بازاریابی چیست؟

به عنوان یک پرفورمنس مارکتر، درک عمیق از ارزش و جایگاه یک سرنخ واجد شرایط بازاریابی (MQL) برای موفقیت بلندمدت یک برند حیاتی است. Marketing Qualified Lead یا به اختصار MQL به سرنخی اطلاق می‌شود که علاقمندی خود را به آنچه یک برند ارائه می‌دهد نشان داده یا به نوعی بیشتر از سایر سرنخ‌ها احتمال تبدیل شدن به مشتری را دارد. اغلب، یک MQL سرنخی است که به صورت آگاهانه با برند شما ارتباط برقرار کرده است، مانند ارائه داوطلبانه اطلاعات تماس، عضویت در برنامه‌ای، افزودن کالاها به سبد خرید در سایت های فروشگاهی، دانلود فایل، یا بازدیدهای مکرر از وب‌سایت. این سرنخ‌ها، که به دنبال کنجکاوی و بررسی بیشتر کسب و کار، خدمات و یا محصولات شما هستند، اگرچه هنوز قدمی به سمت فروش برنداشته‌اند، اما احتمال بیشتری دارد که به پیشنهاد فروش شما واکنش نشان دهند.

به عنوان مثال، کسب و کارهایی که از طریق تکمیل فرم، اطلاعات مشتری را جمع آوری میکنند، به خوبی میدانند افرادی که واقعا قصد استفاده از یک خدمت خاص یا خرید یک محصول را داشته باشند، اطلاعات ایمیل و شماره تماس خود را به درستی در اختیار صاحبان بیزینس قرار میدهند.

سرنخی که به عنوان MQL در نظر گرفته می شود، اولین قدم‌ها را به سمت تبدیل شدن به مشتری برداشته و آماده دریافت اطلاعات و راهنمایی های بیشتری از طرف شما است. بنابراین میتوان گفت که سرنخ‌های واجد شرایط بازاریابی به سرنخ‌های واجد شرایط فروش (SQL) تبدیل و سپس به مشتریان تبدیل می‌شوند.

سرنخ واجد شرایط بازاریابی (MQL) چیست؟

یک سرنخ واجد شرایط بازاریابی (MQL)، سرنخی است که تیم بازاریابی آن را در مقایسه با دیگران، بیشتر مستعد تبدیل شدن به مشتری تلقی می‌کند. تعیین سرنخ با کیفیت بر اساس معیارهایی مانند صفحاتی از سایت که دیده، محتواهایی که دانلود، دکمه‌های فراخوان به عمل (CTA) که کلیک شده‌اند، صورت می‌گیرد. با توجه به این معیارها، تیم‌های بازاریابی می‌توانند استراتژی‌های خود را برای جذب و تبدیل این سرنخ‌ها به مشتریان وفادار به‌گونه‌ای هدفمندتر پیاده‌سازی کنند. این رویکرد به بهینه‌سازی منابع و افزایش بازدهی فعالیت های بازاریابی کمک شایانی می‌کند.

برخی از اقدامات متداولی که می‌توانند نشان‌دهنده وجود یک سرنخ بازاریابی واجد شرایط باشند، آورده شده است:

  • دانلود نرم‌افزار آزمایشی یا کتاب الکترونیکی رایگان
  • استفاده از دموی نرم‌افزار
  • پر کردن فرم‌ آنلاین
  • ارسال آدرس ایمیل برای عضویت در خبرنامه یا لیست پستی
  • افزودن کالاها به لیست علاقه‌مندی‌ها یا لیست خرید
  • افزودن محصول به سبد خرید
  • تکرار بازدید از سایت یا گذراندن زمان زیادی در سایت
  • تماس با شما برای درخواست اطلاعات بیشتر

این فعالیت‌ها تنها نمونه‌هایی از اقدامات متداول هستند و لیست جامعی نیستند. بهترین روش برای تعیین اینکه چه فعالیت‌هایی منجر به شناسایی یک سرنخ واجد شرایط برای کسب‌وکار شما می‌شوند، استفاده از ابزارهایی نظیر امتیازدهی به سرنخ‌ها، تحلیل داده‌ها، تحویل محصول و داده‌های جمعیت‌شناختی است. این یک نقطه آغازین برای یافتن سرنخ‌های آماده فروش و حذف آن دسته از سرنخ‌هایی است که احتمالا هرگز تمایلی به خرید نخواهند داشت.

چگونه میتوان یک سرنخ را به عنوان یک سرنخ با کیفیت تعیین کرد؟

برای تبدیل شدن یک سرنخ به مشتری بالقوه واجد شرایط بازاریابی، فرایندی وجود دارد که از توسط تیم بازاریابی تعیین می‌شود. در ابتدا، یک سرنخ وارد فانل بازاریابی می‌شود و در صورت واجد شرایط بودن، به عنوان MQL شناسایی می‌گردد. این به این معناست که تیم بازاریابی با بررسی‌های خود به این نتیجه رسیده‌اند که این سرنخ پتانسیل بالایی برای تبدیل شدن به مشتری را دارد.

 پس از آن، اگر تیم فروش با تیم بازاریابی موافق باشد و اعتقاد داشته باشد که می‌توانند این MQL را با موفقیت به مشتری تبدیل کنند، در این صورت MQL به SQL یعنی مشتری بالقوه واجد شرایط فروش ارتقا پیدا می‌کند. این فرایند نشان دهنده یک همکاری نزدیک بین تیم‌های بازاریابی و فروش است تا اطمینان حاصل شود که فعالیت های بازاریابی بر روی سرنخ‌هایی متمرکز شود که بالاترین شانس را برای تبدیل شدن به مشتریان واقعی دارند.

به عنوان یک پرفورمنس مارکتر، شناسایی و تبدیل MQL‌ها به SQL‌ها و نهایتاً تبدیل آنها به مشتریان واقعی، نقش مهمی در موفقیت کلی استراتژی‌های بازاریابی و فروش دارد. این فرایند از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا به شما کمک می‌کند تا رویکردهای بازاریابی خود را متمرکز و هدفمند کنید، و در نهایت منجر به افزایش نرخ تبدیل و رشد کسب‌وکار \ می‌شود.

چرا باید سرنخ ها را به سرنخ های با کیفیت و بی کیفیت تقسیم بندی کرد؟

چه از طریق پیشنهاد محتوا، پست شبکه‌های اجتماعی، رویداد مجازی یا حضوری، وب سایت، وبلاگ، پادکست یا تبلیغ، تیم بازاریابی نقاط تماس زیادی با سرنخ‌ها، افراد بالقوه و مخاطب هدف دارد قبل از اینکه تیم فروش کسب‌وکار شما با آن‌ها تماس بگیرد.داده‌های ناشی از این تعاملات (و اطلاعات تماس، در صورت وجود) برای موفقیت کسب‌وکار شما حیاتی است. این روشی است که تیم بازاریابی می‌تواند به طور موثر از میان این افراد بالقوه، سرنخ‌های باکیفیت بالا را بر اساس معیارهایی (که در ادامه بیشتر درباره آن صحبت خواهیم کرد) تعیین شده توسط کسب‌وکار شما، شناسایی کند.

پس از شناسایی MQL‌ها توسط بازاریابی، می‌توان این سر نخ ها را به تیم فروش ارجاع داد. سپس تیم فروش بر اساس استانداردهای مشخصی که دارد، فرآیند واجد شرایط‌سازی خود را اجرا میکند و بهترین افراد بالقوه را از آن لیست MQL‌ها بیرون می‌کشد. این کار نه تنها در زمان نمایندگان فروش را صرفه‌جویی می‌کند، بلکه همچنین باعث می شود که بازاریابی و فروش در مورد پرسونای خریدار، نوع بازاریابی محتوایی باعث جذب این افراد بالقوه شده است، و موارد دیگر هم‌راستا باشند.

تعیین معیارهای سرنخ‌های بازاریابی واجد شرایط (MQL)

با استفاده از معیارهای تعیین MQL، اطمینان حاصل خواهید کرد که تیم فروش شما سرنخ‌هایی با بالاترین کیفیت دریافت می‌کند. این معیارهای ارزشمند به بازاریابی کمک می‌کند تا تعیین کند کدام نوع فعالیت بازاریابی، محتوا و … بهترین عملکرد را خواهند داشت. به عبارت دیگر، تعیین معیارهای MQL دقیق، فرایندی برد-بردی هم برای بازاریابی و هم فروش است.برای تعیین معیارهای لازم و تاثیرگذار در MQL ، ابتدا باید داده‌های موجود از مشتریان فعلی و سرنخ‌های قبلی را تجزیه و تحلیل کنید تا شناخت دقیقی از ویژگی‌ها و رفتارهایی که منجر به تبدیل موفق می‌شوند، کسب کنید. سپس، با استفاده از این اطلاعات، می‌توانید معیارهای خاصی که شامل داده‌های دموگرافیک، رفتاری، و تعاملی کاربران است را تعیین کنید.

1. ایجاد رابطه کاری مؤثر بین تیم‌های بازاریابی و فروش.

همانطور که در طول این مقاله چندین بار اشاره شد، یکی از جنبه‌های مهم موفقیت MQL، فرآیند حفظ ارتباط و هماهنگی بین تیم‌های بازاریابی و فروش است. تیم بازاریابی بدون هماهنگی با فروش نمی‌تواند هدف‌گذاری یا شناسایی سرنخ‌های با کیفیت بالا را انجام دهد. و تیم فروش بدون کمک بازاریابی به MQL‌ها دسترسی نخواهد داشت. شما ممکن است با تکرار اهمیت این رابطه به سازمان‌ها شروع کنید تا ارزشی که از ارتباطات میان تیمی حاصل می‌شود را درک کنند. سپس، ممکن است جلسات مکرری را بحث در مورد هماهنگی و نقش‌ها و زمینه‌های رشد بالقوه تعیین کنید (به عنوان مثال، کدام محتوای بازاریابی در میان مشتریان بالقوه بهترین عملکرد را دارد، بازخوردی که نمایندگان مستقیماً از مشتریان دریافت می‌کنند را می‌توانند با دیجیتال مارکترها به اشتراک بگذارند تا هدف‌گذاری کمپین‌های خود را بهبود ببخشند و غیره). ممکن است در این جلسات زمانی مخصوص برای بحث در مورد نحوه بهبود رابطه و هماهنگی بین بازاریابی و فروش و همچنین زمانی برای بازخورد، ایده‌پردازی و به اشتراک‌گذاری آنچه در واقعیت اتفاق افتاده است، اختصاص داده شود.

2. تعیین تعریفی واضح از لید با کیفیت بین تیم فروش و بازاریابی

برای افزایش کارایی تیم‌های بازاریابی و فروش در کسب‌وکار شما، تعریف واضحی از سرنخ‌ها (لیدها) ضروری است. این فرایند باید با همکاری نزدیک بین مدیران بازاریابی و فروش انجام شود تا ویژگی‌ها و خصوصیات کلیدی که یک سرنخ با کیفیت برای فروش (MQL) را تشکیل می‌دهند، شناسایی، توضیح داده شوند و ثبت گردند.

برای این منظور، می‌توان با برگزاری جلسات مشترک بین تیم‌های بازاریابی و فروش، به تعریف دقیقی از یک MQL دست یافت. این فرایند مشابه با روند تعیین پرسونای خریدار است. در این جلسات، پرسش‌های زیر می‌توانند به عنوان راهنمایی برای تعریف مورد استفاده قرار گیرند:

  1. تعامل با چه نوع محتوای میتواند شخصی را به عنوان یک MQL تعیین کند؟
  2. چه ویژگی‌های خاصی (دموگرافیکی و فیرموگرافیکی) برای تعریف شخص به عنوان MQL ضروری است؟
  3. فرد باید چه نقاط درد یا چالش‌هایی داشته باشد تا به عنوان MQL شناخته شود؟

3. بازبینی تعاریف مشتریان بالقوه و به‌روزرسانی مداوم آن‌ها.

رشد کسب‌وکار شما، تیم‌های داخلی و پایگاه مشتریان با گذشت زمان، تنها بخشی از تغییراتی است که با آن مواجه خواهید شد. چشم‌اندازها، پرسونای خریدار و مشتریان بالقوه شما نیز در حال تکامل هستند. به همین دلیل، بازگشت دوره‌ای به تعاریف مشتریان بالقوه و به‌روزرسانی آن‌ها بر اساس نیاز، اهمیت بسزایی دارد. برای مثال، شاید تیم بازاریابی به صورت فصلی به بازبینی تعاریف مشتریان بالقوه خود بپردازد؛ آن‌ها ممکن است این تعاریف را به عنوان یک تیم مورد بررسی قرار داده و سپس هرگونه تغییری که لازم می‌دانند را برای دریافت بازخورد به تیم فروش ارائه دهند. یا شاید تیم بازاریابی و فروش طی یک جلسه با هم تعاریف را مرور و به‌روزرسانی کنند. به هر حال، به یاد داشته باشید که آنچه اکنون برای شما کار می‌کند، لزوماً در آینده نیز کارآمد نخواهد بود.

تفاوت سرنخ یا لید MQL و سرنخ SQL در مارکتینگ چیست؟

بازاریابی موفقیت‌آمیز مستلزم تشخیص دقیق تفاوت‌ها بین سرنخ‌های واجد شرایط بازاریابی (MQL) و سرنخ‌های واجد شرایط فروش (SQL) است. اصلی‌ترین تفاوت بین این دو نوع سرنخ، در درجه آمادگی و تمایل آنها برای انجام خرید نهفته است. سرنخ‌های واجد شرایط بازاریابی، کنجکاوی زیادی نشان می‌دهند، در حالی که سرنخ‌های واجد شرایط فروش به دلیل تمایل به خرید به بخش فروش منتقل می‌شوند.

برای درک بهتر این تفاوت، تصور کنید در یک فروشگاه خرده‌فروشی در یک مرکز خرید محلی قدم می‌زنید. اگر شما یک سرنخ واجد شرایط بازاریابی باشید، احتمالاً در حال گشت و گذار هستید. با ورود به فروشگاه، نشان می‌دهید که علاقه‌مند هستید، اما فقط احتمال دارد که خرید کنید. از سوی دیگر، اگر شما یک سرنخ واجد شرایط فروش باشید، احتمالاً مستقیم به راهرو مورد نظر خود می‌روید یا به دنبال کمک از یک فروشنده هستید. اینها معمولاً همان سرنخ‌هایی هستند که درخواست مشاوره، اطلاعات خرید یا یک جلسه دمو می‌کنند.

سرنخ MQL تضمینی برای فروش نیست

تصور نکنید که هر سرنخ واجد شرایط بازاریابی به یک سرنخ واجد شرایط فروش تبدیل می‌شود. حتی اگر نشانه‌هایی از علاقه‌مندی وجود داشته باشد، نمی‌توانید همیشه تصور کنید که یک سرنخ حتماً در مسیر فروش به مشتری تبدیل خواهد شد. اگر یک سرنخ واقعاً آماده خرید نیست و شما با فرض اینکه آماده هستند با آنها رفتار کنید، احتمالاً آن سرنخ را کاملاً از دست خواهید داد.

دیدگاهتان را بنویسید

دریافت مشاوره و آموزش

برای دریافت مشاوره نصب و راه اندازی آنالیتیکس 4 و ایونت ترکینگ از طریق گوگل تگ منیجر، از طریق شماره تماس زیر با من در ارتباط باشید.