تبلیغات در فیسبوک یا همان تبلیغات متا ادز امکانات بسیار گستردهای را در اختیار دیجیتال مارکترها قرار میدهد. شما میتوانید کسب و کار خود را با انواع روش های هدف گیری و فرمت های تبلیغاتی مختلف در این پلتفرم معرفی کنید. این آزادی عمل برای افراد خلاق عالی است، اما بدون آشنایی با ساختار اکانت فیسبوک ادز، نمیتوانید بهترین نتیجه را از کمپین های خود بگیرید.
برای اینکه بتوانید در فیسبوک به شکل اصولی مقیاس بگیرید، باید یک زیرساخت درست برای موفقیت بسازید. همانطور که برای ساخت یک خانه جدید از قبل اندازه گیری و طراحی میکنید، ساختار اکانت فیسبوک ادز هم باید با دقت چیده شود و نمیشود آن را به شانس سپرد.
اگر قبلا راهنمای ساختار اکانت گوگل ادز را خوانده اید، باید بدانید که ماجرا در فیسبوک کاملا متفاوت است. فیسبوک و گوگل دو پلتفرم مستقل با منطق تبلیغاتی جدا هستند و این تفاوت ها باعث میشود که ساختار کمپین ها نیز تفاوت اساسی داشته باشد.
یکی از مهم ترین تفاوت ها این است که بودجه در فیسبوک در سطح Ad Set یا همان سطح تارگتینگ در فیسبوک ادز کنترل میشود، نه در سطح کمپین. همین موضوع باعث میشود کنترل بیشتری روی هزینه ای که برای هر گروه هدف پرداخت میکنید داشته باشید و بتوانید دقیق تر مشخص کنید هر مخاطب چه تبلیغی را ببیند.
اگر میخواهید فیسبوک ادز را به صورت حرفه ای مدیریت کنید و یا برنده آکشن باشید، باید ساختار اکانت خود را از همان ابتدا درست بچینید. در این راهنما، ساختار متا ادز را به شکلی توضیح میدهم که بتوانید یک اکانت منظم، قابل مدیریت و بهینه بسازید و حداکثر کنترل را روی بودجه و عملکرد کمپین های خود داشته باشید.
ساختار اکانت فیسبوک ادز در سطح کمپین
اولین قدم برای ایجاد یک ساختار اصولی در متا ادز، داشتن درک دقیق از اهداف بازاریابی در سطح کمپین است. تمام بهینه سازی های فیسبوک بر اساس هدفی که برای کمپین انتخاب میکنید انجام میشود، بنابراین انتخاب هدف درست روی همه تصمیم های بعدی تاثیر میگذارد.
برای مثال، اگر هدف شما افزایش ترافیک وب سایت باشد اما همزمان بخواهید سرنخ (Lead) هم جمع کنید، باید دو کمپین جداگانه بسازید. کمپینی که برای افزایش ترافیک طراحی شده معمولا تبلیغات متفاوتی نسبت به کمپینی دارد که برای تبدیل یا ثبت نام بهینه شده است. دلیل آن هم به نحوه عملکرد الگوریتم فیسبوک برمیگردد که تبلیغات را بر اساس هدف انتخاب شده به گروه های مختلف مخاطب نمایش میدهد.
فرض کنید میخواهید هم ترافیک یک مقاله وبلاگ را افزایش دهید و هم کاربران را به یک لندینگ پیج همراه با CTA هدایت کنید. در این صورت ساختار کمپین شما باید به شکل زیر باشد:
کمپین اول – وبلاگ: هدف – Link Clicks
کمپین دوم – تبدیل: هدف – Optimize for Conversions
اما نکته مهم هنگام ساخت هر کمپین این است که مشخص کنید آیا در آن کمپین چند نوع پروموشن یا پیام تبلیغاتی وجود دارد یا خیر.
مثال اول:
اگر ماهیت پروموشن کوتاه مدت، چرخشی یا مداوم است (مثل تبلیغ چند پست وبلاگ)، بهتر است نام کمپین را بر اساس هدف کلی بگذارید، مثل Blog Traffic. این کار باعث میشود مدیریت تبلیغات، گزارش گیری و تحلیل داده ها ساده تر شود.
در این حالت میتوانید چند Ad Set داشته باشید که همزمان ترکیبی از یک سری پروموشن مشابه را به تارگت های مختلفی نمایش میدهند. فیسبوک در هر Ad Set به مرور تبلیغاتی را بیشتر نمایش میدهد که عملکرد بهتری دارند. این روش باعث میشود بتوانید راحت تر تشخیص دهید کدام پیام تبلیغاتی موثرتر است و چه نوع ترافیکی وارد سایت میشود.
مثال دوم:
اگر پروموشن شما بلندمدت، ثابت یا اصطلاحا Evergreen است (مانند یک کمپین پرفورمنسی)، پیشنهاد میشود برای هر پروموشن یک کمپین جداگانه بسازید. این کار استراتژی و بهینه سازی را بسیار ساده تر میکند.
در این روش میتوانید Ad Set های مختلف را تست کنید، CPA و نرخ تبدیل بلندمدت را بسنجید، و به یک گروه مخاطب چند نسخه متفاوت از یک تبلیغ را نشان دهید تا بهترین عملکرد و کمترین هزینه را پیدا کنید.
مزیت اصلی این ساختار این است که تمام موارد مرتبط با هر پروموشن زیر یک مجموعه مشخص قرار میگیرد. بنابراین شما کنترل کامل روی تخصیص بودجه دارید و میتوانید دقیقا در جایی سرمایه گذاری کنید که بیشترین بازدهی را دارد.
ساختار اکانت فیسبوک ادز در سطح Ad Set
برای اینکه بتوانید تشخیص دهید کدام گروه های هدف عملکرد بهتری دارند و کدام یک نتیجه مطلوبی ایجاد نمی کنند، لازم است در سطح ادست کاملا منظم و دقیق عمل کنید. همانطور که قبلا اشاره شد، بودجه در متا ادز در همین سطح کنترل میشود. بنابراین اگر یک گروه هدف بهتر از بقیه عمل کند، میتوانید بودجه بیشتری را به ادست برنده اختصاص دهید. بر همین اساس باید مطمئن شوید که هیچگونه همپوشانی در گروه های تارگتینگ وجود نداشته باشد.
یکی از بهترین روش ها برای دستیابی به عملکرد بهینه این است که ادست ها را در کمپین های مختلف (یا همان پروموشن ها) بچرخانید و هزینه و عملکرد هر کدام را به صورت جداگانه بررسی کنید. تفکیک ادست ها بر اساس نوع تارگتینگ معمولا موثرترین روش است. دسته بندی پیشنهادی به این شکل است:
روش هدف گیری:
ریمارکتینگ کاربران سایت
مخاطبان مشابه کاربران سایت (Lookalike)
لیست های آپلود شده (Custom List)
Lookalike های لیست های آپلود شده
افرادی که صفحه شما را لایک کرده اند
Lookalike های کسانی که صفحه را لایک کرده اند
تارگتینگ دستی بر اساس علاقه مندی ها یا رفتار
نسخه اول: گسترده – نسخه دوم: محدود
در مراحل بعدی میتوانید ادست هایی بر اساس کانورژن ها نیز اضافه کنید:
کاربرانی که کانورت شده اند
Lookalike های کسانی که کانورت شده اند
برخی تبلیغ دهندگان بسته به هدف کمپین، ترجیح میدهند تفکیک های بیشتری برای ادست داشته باشند، مانند:
موقعیت جغرافیایی
زبان
نوع نمایش تبلیغ (اینستاگرام، دسکتاپ، موبایل)
برای مثال، باید یک ادست مجزا برای ریمارکتینگ کاربران سایت بسازید، یک ادست جدا برای Lookalike همان کاربران و همینطور به ترتیب برای دیگر گروه ها.
این کار به شما کمک میکند بفهمید دقیقا کدام بخش از مخاطبان بهترین نتیجه را ایجاد میکند. اگر همه این مخاطبان را در یک ادست ترکیب کنید و نتیجه خوبی به دست بیاید، دیگر نمیدانید کدام بخش باعث موفقیت شده است.
از طرف دیگر، اگر چند گروه هدف را با هم ترکیب کنید ممکن است بخشی از آنها عالی عمل کنند و بخشی دیگر عملکرد بسیار ضعیفی داشته باشند. نتیجه این میشود که داده های شما مخدوش میشود، گزارش ها قابل اعتماد نیستند و CPA شما به دلیل عملکرد ضعیف برخی بخش ها افزایش پیدا میکند.
هرچقدر ساختار ادست ها دقیق تر و تفکیک شده تر باشد، دید بهتری نسبت به عملکرد واقعی تبلیغات خواهید داشت. در این شرایط امکان بهینه سازی بسیار بیشتری پیدا میکنید و سلامت کلی اکانت شما بهبود پیدا میکند.
فرایند ذخیره کردن این مخاطبان هم بسیار ساده است:بعد از ایجاد مخاطب، روی گزینه “Save This Audience” کلیک کنید.
سپس برای مخاطب یک نام مشخص و منحصر به فرد انتخاب کنید تا در آینده بتوانید آن را از دیگر مخاطبان ذخیره شده تشخیص دهید.
ساختار اکانت فیسبوک ادز و نقش آن در فروش و فانل بازاریابی
همانطور که قبلا اشاره شد، با گذشت زمان باید مخاطب هایی را که در فیسبوک یا داخل سایت شما کانورت شده اند، به عنوان یک گروه جدید جمع آوری کنید. این کار میتواند از طریق کانورژن های سفارشی یا آپلود لیست کاربران انجام شود. ایجاد این گروه های هدف دو مزیت اصلی دارد:
- شما میتوانید کاربران کانورت شده را از یک پروموشن مشخص خارج کنید تا دوباره همان تبلیغ را نبینند.
- میتوانید آنها را با پیشنهادهای مرحله پایین فانل یا پیشنهادهای فروش تکمیلی تارگت کنید.
وقتی اکانت فیسبوک ادز شما بزرگ تر میشود، این روش اهمیت زیادی پیدا میکند. زیرا در این مرحله میتوانید کمپین هایی بسازید که هدف آنها پرورش لیدها در مرحله پایین فانل یا بازاریابی مجدد برای مشتریان فعلی باشد.
توانایی هدف گیری دقیق این کاربران با پیام های مرتبط، به شما کمک میکند هزینه کمتری صرف کنید و همزمان نرخ تبدیل بالاتری به دست آورید. این کار همچنین تجربه کاربر را با آنچه در کمپین های ایمیل مارکتینگ شما رخ میدهد هماهنگ میکند.
یک مثال ساده:
فرض کنید کاربران یک کتاب الکترونیکی رایگان از سایت شما دانلود کرده اند. شما میتوانید این کاربران را تبدیل به یک مخاطب جدید کنید و سپس یک پروموشن مرتبط با همان موضوع به آنها نمایش دهید.
برای نمونه پیام تبلیغی میتواند چیزی مشابه این باشد:
«ممنونیم که کتاب الکترونیکی رایگان ما را دانلود کردید. اگر میخواهید قدم بعدی را بردارید، همین حالا برای شرکت در دوره تخصصی ما ثبت نام کنید.»
در این مرحله هم مثل قبل دو روش پیش روی شماست:
- ساخت چند کمپین جداگانه، هر کدام با یک پروموشن
- یا ساخت یک کمپین چتری مثل “Nurture Campaign” و نمایش چند پروموشن مختلف به مخاطبان
اگر هنوز داده کافی ندارید یا مطمئن نیستید هر پیشنهاد در کدام مرحله فانل بهتر عمل میکند، روش دوم گزینه مناسب تری است. در این حالت پیشنهاد میشود کمپینی ایجاد کنید که من آن را «Practice Field» مینامم؛ یعنی فضایی برای آزمون و خطا که در آن میتوانید بفهمید کدام پیام تبلیغاتی برای کدام مخاطب بهترین نتیجه را دارد.
استراتژی Practice Field
منظور از «Practice Field» این است که یک کمپین واحد ایجاد میکنید و داخل آن چند ادست قرار میدهید. در هر ادست نیز بین ۲ تا ۴ پروموشن مختلف قرار میدهید (بهتر است تعداد از ۴ بیشتر نشود). سپس کمپین را برای مدتی اجرا میکنید تا فیسبوک زمان کافی برای بهینه سازی و شناسایی بهترین تبلیغ یا بهترین پروموشن داشته باشد.
در این مرحله مشابه یک زمین تمرین است؛ درست مثل تیمی که از میان بازیکنان تمرینی فقط بهترین ها را انتخاب میکند، شما هم از میان این پروموشن ها، آنهایی که عملکرد برتری دارند را انتخاب میکنید. پس از مشخص شدن برنده، آن پروموشن را همراه با ادست مخصوصش از کمپین تمرینی جدا میکنید و برای آن یک کمپین مستقل میسازید. سپس بودجه را متناسب با عملکرد آن کمپین جدید تخصیص میدهید. فراموش نکنید Ad Set قبلی در کمپین Practice Field را غیرفعال کنید.
این روش به شما کمک میکند بفهمید پروموشن های مختلف چگونه در برابر هم رقابت میکنند و کدام پیام تبلیغاتی برای کدام گروه مخاطب بیشترین تاثیر را دارد. انتقال پروموشن های موفق از کمپین تمرینی به کمپین مستقل، به شما انعطاف دوگانه میدهد: هم ساختار حساب شما استاندارد تر میشود و هم داده کافی برای بهینه سازی دقیق کسب میکنید.
ارزش داشتن یک ساختار درست در اکانت فیسبوک ادز
تمام مثال هایی که در این متن مطرح شد، ارتباط مستقیم با عملکرد واقعی تبلیغات دارند. فرقی نمیکند هدف شما بهبود کمپین های فعلی باشد یا مقیاس دادن به کل فعالیت های تبلیغاتی؛ داشتن یک ساختار صحیح در اکانت متا ادز برای سلامت کلی سرمایه گذاری شما ضروری است.
اگر سبک زندگی نامناسب داشته باشید، نمیتوانید انتظار وضعیت جسمانی خوبی داشته باشید. ساختار اکانت فیسبوک ادز هم همینطور است. این راهنما به شما کمک میکند ساختار حساب خود را در بهترین وضعیت نگه دارید تا بتوانید در مسیر تبلیغات دیجیتال با قدرت پیش بروید و بازدهی بلندمدت کسب کنید.



