ارزش طول عمر مشتری (Customer Lifetime Value یا CLV) به شما کمک میکند تا بفهمید یک مشتری یا یک بخش از مشتریان در طول رابطهشان با برند شما تا چه اندازه سودآور هستند یا برعکس، ممکن است هزینهزا باشند. با محاسبه CLV و استفاده از فرمول ارزش طول عمر مشتری در کنار سایر شاخصها، میتوانید راههایی برای افزایش درآمد شناسایی کنید.
همه ما جمله معروفی را شنیدهایم: حفظ مشتریان فعلی هزینه بسیار کمتری نسبت به جذب مشتریان جدید دارد. هرچند این جمله درست است، اما همیشه هم ساده نیست. بعضی از مشتریان فعلی ممکن است هزینه خدماترسانی بالایی داشته باشند و در مقابل، سهم اندکی در درآمد شما داشته باشند. در این شرایط، باید بدانید کدام مشتریان یا بخشهای مشتری ارزش سرمایهگذاری بیشتری دارند.
اینجاست که CLV به کمک شما میآید. این شاخص نشان میدهد هر مشتری در طول همکاری خود با شرکت، چقدر برای شما ارزش مالی دارد. از آنجا که مستقیماً با سود و زیان در ارتباط است، CLV یکی از کاربردیترین شاخصهای تجربه مشتری محسوب میشود.
اگر آن را با شاخصهایی مثل خالص ترویجکنندگان (NPS) یا رضایت مشتری (CSAT) مقایسه کنیم، تفاوتش کاملاً مشخص است. NPS و CSAT معمولاً برای سنجش وفاداری مشتری استفاده میشوند، اما CLV اثر واقعی آن وفاداری را بر درآمد نشان میدهد.
با محاسبه CLV، میتوانید تصمیم بگیرید که تا چه اندازه سرمایهگذاری در تجربه مشتری منجر به بازگشت مثبت سرمایه (ROI) میشود. همچنین CLV در مدلسازی پیشبینی وفاداری مشتری بسیار کاربرد دارد، بهویژه در کسبوکارهایی که ارتباط طولانیمدت با مشتریان دارند. کاهش در CLV میتواند نشانه اولیهای از ریزش یا کاهش تعامل مشتریان باشد.
آنچه برای محاسبه ارزش طول عمر مشتری (CLV) نیاز دارید
CLV را میتوان در سه سطح محاسبه کرد:
- در سطح کل (میانگین CLV همه مشتریان)
- در سطح بخشبندی مشتریان (ارزش طول عمر هر گروه خاص از مشتریان)
- یا در سطح فردی (ارزش طول عمر هر مشتری بهصورت جداگانه)
برای شروع، بهتر است ابتدا CLV را در سطح کل محاسبه کنید. اما قبل از اینکه سراغ فرمول بروید، باید چند داده کلیدی در اختیار داشته باشید:
۱. میانگین ارزش خرید (Average Purchase Value):
مجموع ارزش تمام خریدهای انجامشده در یک بازه زمانی مشخص (مثلاً یک سال) را بر تعداد کل خریدها در همان بازه تقسیم کنید.
۲. میانگین تعداد خرید (Average Purchase Frequency):
تعداد کل خریدهای انجامشده در همان بازه زمانی را بر تعداد مشتریانی که در آن بازه خرید کردهاند تقسیم کنید.
۳. ارزش مشتری (Customer Value):
میانگین تعداد خرید را در میانگین ارزش خرید ضرب کنید تا میانگین ارزش هر مشتری در طول دوره مورد نظر بهدست آید.
۴. میانگین طول عمر مشتری (Average Customer Lifespan):
میانگین مدت زمانی است که یک مشتری به خرید از شما ادامه میدهد.
فرمول محاسبه ارزش طول عمر مشتری (CLV)
زمانی که دادههای پایه را در اختیار دارید، محاسبه CLV بسیار ساده است. کافی است «ارزش مشتری» را در «میانگین طول عمر مشتری» ضرب کنید:
فرمول:
ارزش طول عمر مشتری = (ارزش مشتری × میانگین طول عمر مشتری)
خروجی این فرمول یک مقدار پولی است (بر اساس واحد پولی کسبوکار شما) که نشان میدهد به طور میانگین هر مشتری در طول ارتباط خود با برندتان چه میزان هزینه میکند.
این عدد به عنوان یک شاخص مرجع برای تصمیمگیریهای مهم بازاریابی و تجربه مشتری کاربرد زیادی دارد. برای مثال:
- هنگام سرمایهگذاری در بهبود تجربه مشتری، میتوانید بسنجید آیا این هزینه در طول زمان بازگشت سرمایه (ROI) مناسبی خواهد داشت یا خیر.
- در بهینهسازی استراتژی جذب مشتری نیز CLV کمک میکند تا میزان سرمایهای که برای جذب هر مشتری صرف میکنید را با مبلغی که انتظار دارید او در طول همکاریاش با شما خرج کند مقایسه کنید.
به این ترتیب، CLV نهتنها به شما کمک میکند ارزش واقعی مشتری را درک کنید، بلکه دید واضحی از سودآوری بلندمدت و جهتگیری درست در تصمیمهای بازاریابی ارائه میدهد.
ماشین حساب محاسبه ارزش طول عمر مشتری
محاسبه CLV بر اساس بخشهای مختلف مشتریان: همه مشتریان شبیه هم نیستند
درک میانگین CLV گام خوبی برای شروع است، اما در واقعیت، ارزش طول عمر مشتری برای هر بخش از مشتریان متفاوت است. معمولاً یک یا دو بخش از مشتریان CLV بالاتری نسبت به سایرین دارند؛ یا به این دلیل که در هر خرید مبلغ بیشتری پرداخت میکنند، یا به این خاطر که مدت طولانیتری با برند شما میمانند.
محاسبه CLV به تفکیک بخشهای مشتریان اهمیت زیادی دارد، زیرا به شما کمک میکند تا:
- عوامل مؤثر بر افزایش CLV را شناسایی کنید (یعنی بفهمید چرا برخی از مشتریان برای کسبوکار شما ارزش بیشتری دارند).
- فرصتهایی برای افزایش ارزش مشتریان کمسودتر پیدا کنید (مثلاً با شناسایی اقداماتی که باعث افزایش CLV در بخشهایی میشود که در حال حاضر هزینه کمتری در طول زمان پرداخت میکنند).
برای محاسبه CLV بر اساس بخشبندی مشتریان، ابتدا باید مشتریان خود را به گروههای مشخص تقسیم کنید.
بخشبندی یعنی تقسیم مشتریان بر اساس رفتار یا ویژگیهای جمعیتشناختی برای شناسایی شباهتها و الگوهای مشترک میان آنها.
توصیه میشود از بخشبندی پویا (Dynamic Segmentation) استفاده کنید که بر اساس رفتار واقعی مشتریان انجام میشود، نه صرفاً ویژگیهای عمومی مثل سن یا موقعیت جغرافیایی. این روش تصویر دقیقتری از عملکرد واقعی مشتریان به شما میدهد. مثلاً اینکه چقدر خرج میکنند، هر چند وقت یکبار خرید دارند و معمولا چه محصولاتی میخرند. نه صرفا آنچه در نظرسنجیها میگویند.
پس از تعریف بخشها، از همان فرمول قبلی CLV استفاده کنید، اما این بار دادهها را برای هر بخش جداگانه وارد کنید. یعنی میانگین ارزش خرید، میانگین تعداد خرید و میانگین طول عمر مشتری را برای هر بخش بهطور مستقل محاسبه کنید.
محاسبه ارزش طول عمر مشتری در سطح هر مشتری
همانطور که میتوان CLV را در سطح بخشهای مختلف مشتریان محاسبه کرد، این شاخص را میتوان برای هر مشتری بهصورت فردی نیز محاسبه کرد. البته در بسیاری از سازمانها این نوع محاسبه ممکن است بیش از حد جزئی باشد، اما در برخی صنایع مثل شرکتهای مخابراتی یا کسبوکارهایی که مشتریان با آنها قراردادهای بلندمدت دارند اهمیت زیادی دارد.
در چنین سازمانهایی، CLV هر مشتری کمک میکند تا تصمیم بگیرید تا چه حد باید برای جلوگیری از ریزش مشتری (Customer Churn) تلاش کنید.
به عنوان مثال، فرض کنید مشتری تماس میگیرد تا قرارداد خود را لغو کند؛ اگر کارشناس خدمات مشتریان به ارزش طول عمر آن مشتری دسترسی داشته باشد، میتواند سریع تصمیم بگیرد که چه اقدامی برای حفظ او منطقی است.
برای مشتریانی که CLV آنها از یک حد مشخص بالاتر است، ممکن است ارائه تخفیف یا اضافه کردن محصولات و خدمات مکمل توجیهپذیر باشد. اما در مقابل، اگر CLV پایین باشد، منطقیتر است که اجازه دهید مشتری از دست برود؛ چون هزینه نگهداشت او بیشتر از درآمدی است که احتمالاً در آینده ایجاد میکند.
فرمول محاسبه CLV در سطح فردی تقریبا مشابه است، اما اجرای آن سادهتر است. کافی است مبلغی را که هر مشتری در طول یک سال خرج میکند، در تعداد سالهایی که انتظار دارید با شما بماند ضرب کنید و سپس هزینههای جذب و خدماتدهی به آن مشتری را از نتیجه کم کنید:
فرمول:
درآمد سالانه مشتری × مدت زمان رابطه (بر حسب سال) – مجموع هزینههای جذب و خدمات = CLV
این روش زمانی کاربرد دارد که رفتار خرید مشتری نسبتا ثابت باشد و تغییرات زیادی در طول سالها نداشته باشد.
محاسبه CLV پیشبینیشده (Predictive CLV)
تا اینجا درباره محاسبه CLV بر اساس رفتار تاریخی مشتریان صحبت کردیم یعنی آنچه مشتریان در گذشته خرج کردهاند و دفعات خریدشان و سپس بر اساس آن، پیشبینیهایی برای آینده انجام دادیم.
اما امروزه با پیشرفت فناوریهای تحلیل داده، مدلهای پیشبینیکننده CLV در دسترس قرار گرفتهاند که با در نظر گرفتن احتمال ریزش (Churn) هر مشتری، پیشبینی دقیقتری از ارزش طول عمر او ارائه میدهند.
اگر دادههای دقیق هر مشتری را در پایگاه داده خود داشته باشید، میتوانید محاسبه CLV را با دقت بسیار بالاتری انجام دهید؛ چون این مدلها احتمال ادامه همکاری یا ریزش مشتری را در محاسبات لحاظ میکنند.
فرمول محاسبه CLV پیشبینیشده همچنان همان فرمول اصلی است یعنی ارزش مشتری × طول عمر مورد انتظار اما در اینجا، طول عمر مورد انتظار با استفاده از مدلسازی ریزش، بسیار دقیقتر بهدست میآید.
البته استفاده از دادههای تاریخی برای محاسبه CLV اشتباه نیست، اما تحلیلهای پیشبینیکننده (Predictive Analytics) به شما کمک میکنند خطای محاسبه را کاهش دهید و به عددی واقعبینانهتر برسید.
فرمول کلی:
درآمد سالانه مشتری × مدت زمان رابطه (به سال) – مجموع هزینههای جذب و خدمات = CLV
نمونه محاسبه واقعی:
- درآمد سالانه یک مشتری = ۵۰۰ دلار
- مدت زمان رابطه با برند = ۱۰ سال
- هزینه جذب مشتری = ۵۰ دلار
- هزینه خدمات (سالانه ۵۰ دلار، در مجموع ۵۰۰ دلار در ۱۰ سال)
محاسبه:
۵۰۰ × ۱۰ = ۵۰۰۰ دلار
۵۰۰۰ – (۵۰ + ۵۰۰) = ۴۴۵۰ دلار
بنابراین ارزش طول عمر مشتری A برابر است با ۴۴۵۰ دلار.
با استفاده از مدلهای پیشبینیکننده، این عدد دیگر فقط یک تخمین بر اساس گذشته نیست، بلکه بر اساس احتمال واقعی ماندگاری مشتری در آینده محاسبه میشود و همین، قدرت اصلی Predictive CLV است.
محاسبه CLV به روش سنتی (Traditional CLV)
اما اگر درآمد مشتریان شما در طول زمان ثابت نباشد و بخواهید تغییرات در طول عمر مشتری را نیز در محاسبه لحاظ کنید چه باید کرد؟ در چنین شرایطی، بهتر است از فرمول سنتی CLV استفاده کنید. این روش جزئیات بیشتری را در نظر میگیرد و برای بسیاری از کسبوکارهایی که رفتار مشتریانشان در طول زمان متغیر است، مناسبتر است.
فرمول سنتی CLV:
CLV = (GML × نرخ نگهداشت مشتری) / (۱ + نرخ تنزیل – نرخ نگهداشت مشتری)
این فرمول شامل چند مفهوم کلیدی است:
- GML (Gross Margin per Lifespan):
حاشیه سود ناخالص در طول عمر مشتری. در واقع سودی است که انتظار دارید در طول میانگین رابطه با مشتری کسب کنید (یعنی درآمد منهای هزینهها). - Retention Rate (نرخ نگهداشت مشتری):
درصد مشتریانی که در یک بازه زمانی مشخص همچنان با برند شما باقی میمانند (در مقابل مشتریانی که در همان بازه ریزش دارند). - Discount Rate (نرخ تنزیل):
درصدی برای در نظر گرفتن تورم یا کاهش ارزش پول در طول زمان. معمولاً مقدار آن را ۱۰٪ در نظر میگیرند.
بیایید با یک مثال عددی محاسبه کنیم:
- GML شرکت شما = ۲۲۰۰ دلار
- نرخ نگهداشت مشتری = ۷۰٪ (۰.۷)
- نرخ تنزیل = ۱۰٪ (۰.۱)
حالا محاسبه به این صورت انجام میشود:
۱ + ۰.۷ – ۰.۱ = ۱.۶
سپس نرخ نگهداشت را بر این عدد تقسیم میکنیم:
۰.۷ ÷ ۰.۴ = ۱.۷۵
در مرحله بعد، این عدد را در GML ضرب میکنیم:
۱.۷۵ × ۲۲۰۰ = ۳۸۵۰ دلار
در نتیجه CLV = ۳۸۵۰ دلار
این مدل سنتی به شما کمک میکند تصویر دقیقتری از سودآوری بلندمدت مشتریان داشته باشید، بهویژه زمانی که درآمد یا نرخ حفظ مشتری در طول زمان ثابت نیست و تحت تأثیر عواملی مانند تورم یا تغییر در رفتار خرید قرار میگیرد.
چطور از محاسبات CLV در مارکتینگ استفاده کنیم؟
وقتی ارزش طول عمر مشتری (CLV) را محاسبه کردید چه بهصورت میانگین کلی و چه بر اساس بخشهای مختلف مشتریان میتوانید از آن برای اهداف متنوعی استفاده کنید. این شاخص نهتنها به شما کمک میکند بفهمید سرمایهگذاریهای شما در حوزه تجربه مشتری تا چه حد مؤثر بودهاند، بلکه فرصتهای جدیدی را برای طراحی تجربههایی آشکار میکند که به رشد واقعی کسبوکار منجر میشوند.
در ادامه، چند روش کاربردی برای استفاده از CLV در سازمان آورده شده است:
۱. بهینهسازی هزینههای بازاریابی
با دانستن اینکه کدام مشتریان بیشترین ارزش را برای شما دارند، میتوانید بودجه بازاریابی را هوشمندانهتر تخصیص دهید. این یعنی تمرکز بر جذب مشتریانی که بیشترین احتمال وفاداری و بازگشت سرمایه را دارند و صرفهجویی در هزینههای جذب مشتریان کمارزشتر.
۲. کاهش ریزش و افزایش وفاداری
همانطور که پیشتر اشاره شد، وقتی تیمهای ارتباط با مشتری به دادههای CLV دسترسی داشته باشند، میتوانند تصمیمهای آگاهانهتری برای حفظ مشتریان باارزشتر بگیرند. همچنین با استفاده از CLV میتوانید مشتریان ارزشمند را زودتر شناسایی کنید و پیش از اینکه به مرحله نارضایتی یا قطع همکاری برسند، برای حفظ و پاداشدهی به آنها اقدام کنید.
۳. شناسایی نقاط ضعف در تجربه مشتری
با ترکیب دادههای CLV در تجربه مشتری، میتوانید بفهمید کدام نقاط تماس (Touchpoints) در مسیر مشتری بیشترین اثر را بر سودآوری دارند. این تحلیل به شما کمک میکند در اولویتبندی بهبودها هوشمندانهتر عمل کنید و بدانید کدام بخش از تجربه مشتری باعث کاهش هزینه یا درآمد شما میشود. با این بینش، میتوانید علت اصلی را شناسایی و برای رفع آن اقدام کنید.
۴. طراحی تجربههای جدید برای رشد کسبوکار
CLV فقط برای شناسایی نقاط ضعف نیست؛ بلکه به شما کمک میکند نقاط قوت را نیز کشف کنید. مثلاً ممکن است متوجه شوید مشتریانی که از یک کانال خاص خرید میکنند یا از یک محصول جدید استفاده کردهاند، CLV بالاتری دارند. این نشانهای است که باید بررسی کنید چرا این تجربه موفق بوده و سپس آن را در سایر کانالها، بخشها یا محصولات تکرار کنید تا رشد بیشتری در CLV ایجاد شود.
در نهایت، CLV مانند یک قطبنما برای تصمیمگیریهای استراتژیک عمل میکند. با تحلیل درست آن، میتوانید سرمایهگذاریهای بازاریابی و تجربه مشتری را هدفمندتر کنید، هزینهها را کاهش دهید و مسیر رشد پایدار کسبوکارتان را ترسیم کنید.


