Habit Forming چیست و چگونه باعث افزایش وفاداری مشتری می‌شود؟

Habit Forming چیست و چگونه باعث افزایش وفاداری مشتری می‌شود؟

در دنیای بازاریابی، همیشه این سوال مطرح است که چرا بعضی از مشتریان به یک برند وفادار می‌مانند و بارها از آن خرید می‌کنند، در حالی که گروهی دیگر مدام بین برندهای مختلف جابه‌جا می‌شوند. پاسخ این رفتار در یک مفهوم مهم روانشناسی نهفته است؛ چیزی که به آن چرخه عادت یا Habit Loop گفته می‌شود.

در بازاریابی و مدیریت ارتباط با مشتری، درک فرآیند ایجاد عادت در مشتریان نقش مهمی در شکل‌گیری روابط بلندمدت و افزایش وفاداری به برند دارد. براساس تحقیقات عصب‌شناس مشهور، دکتر ان گریبیل از MIT، بخش قابل توجهی از رفتارهای روزانه ما نتیجه عادت‌ها است؛ به طوری که ۴۳ درصد از اعمال روزانه بدون فکر آگاهانه انجام می‌شود. اگر یک برند بتواند هوشمندانه از این الگو استفاده کند، فرصت تبدیل مشتریان اتفاقی را به مشتریان دائمی و وفادار خواهد داشت.

به عنوان یک متخصص بازاریابی، استفاده از اصول Habit Forming در استراتژی‌های CRM می‌تواند تاثیر چشمگیری بر افزایش تعامل، تکرار خرید و ساخت چرخه عادت خرید در مشتریان داشته باشد. در ادامه، مفهوم چرخه عادت را بررسی می‌کنیم، تاثیر آن بر رفتار مشتری را توضیح می‌دهیم و نشان می‌دهیم که چگونه می‌توان از آن در برنامه‌های CRM برای دستیابی به نتایج قابل توجه کسب‌وکاری استفاده کرد.

چرخه عادت چیست؟

چرخه عادت یک چارچوب روانشناختی است که توضیح می‌دهد عادت‌ها چگونه شکل می‌گیرند و چگونه در ذهن ما تثبیت می‌شوند. این مفهوم را برای اولین بار چارلز دوهیگ، نویسنده کتاب قدرت عادت، مطرح کرد. او با تکیه بر تحقیقات حوزه عصب‌شناسی و روانشناسی نشان داد که عادت‌ها رفتارهای اتفاقی و بی‌نظم نیستند، بلکه در قالب یک چرخه قابل تکرار و ساده شکل می‌گیرند و بخش زیادی از رفتارهای روزمره ما را هدایت می‌کنند.

براساس این مدل، چرخه عادت از سه بخش اصلی تشکیل می‌شود:

۱. محرک یا نشانه (Cue)
محرک همان سیگنال یا نشانه‌ای است که یک رفتار را آغاز می‌کند. این نشانه ممکن است بیرونی باشد؛ مانند یک نوتیفیکیشن روی گوشی. یا داخلی باشد؛ مثل احساس بی‌حوصلگی یا اضطراب. مغز با دریافت این نشانه، فرآیند عادت را فعال می‌کند.

۲. روتین یا رفتار (Routine)
پس از محرک، رفتار یا همان روتین انجام می‌شود. این همان عمل اصلی است؛ مثلا چک کردن گوشی بعد از دریافت نوتیفیکیشن، نوشیدن قهوه بعد از بیدار شدن، یا ورود به یک اپلیکیشن ورزشی هر عصر.

۳. پاداش (Reward)
پاداش نتیجه‌ای است که بعد از انجام رفتار دریافت می‌کنید. این پاداش می‌تواند احساسی باشد؛ مثل حس آرامش، یا فیزیکی؛ مثل لذت. پاداش باعث می‌شود مغز رفتار را ارزشمند بداند و تمایل بیشتری برای تکرار آن داشته باشد.

وقتی این سه مرحله بارها تکرار شوند، مغز یاد می‌گیرد که با مشاهده محرک، به صورت خودکار وارد رفتار شود و پاداش دریافت کند. در این حالت، رفتار به عادت تبدیل می‌شود؛ یعنی بدون فکر کردن آن را انجام می‌دهید. این همان چرخه‌ای است که در بلندمدت رفتارهای مشتریان را شکل می‌دهد و می‌تواند نقش مهمی در ایجاد عادت در مشتریان و ساخت چرخه عادت خرید در آن‌ها داشته باشد.

تاثیر چرخه عادت بر رفتار مشتری

چرخه عادت نقش مهمی در شکل‌گیری رفتار مشتری دارد. زمانی که یک مصرف کننده نسبت به یک محصول یا خدمت عادت پیدا می‌کند، آن رفتار به بخشی از روتین روزانه او تبدیل می‌شود. نتیجه این فرآیند، افزایش تعامل، تکرار خرید و ایجاد حس وفاداری عمیق‌تر نسبت به برند است. در این حالت مشتری دیگر فقط برای رفع نیاز خرید نمی‌کند، بلکه برند در الگوی رفتاری او جای گرفته است.

یک مثال شناخته شده در این زمینه، استارباکس است. این برند به شکل هوشمندانه چرخه عادت را در تجربه مشتریان خود وارد کرده است. نمونه این چرخه به صورت زیر است:

محرک: دیدن یک شعبه استارباکس در مسیر.
روتین: وارد شدن به فروشگاه و سفارش قهوه.
پاداش: حس لذت، آرامش و دریافت انرژی لازم برای شروع روز.

این چرخه ساده باعث شده است مشتریان به صورت ناخودآگاه هر روز این مسیر را تکرار کنند و کمتر به انتخاب برندهای دیگر فکر کنند. در واقع استارباکس یک عادت رفتاری پایدار در ذهن مشتریان ایجاد کرده است.

نقش چرخه عادت در CRM

به کارگیری چرخه عادت در استراتژی‌های CRM می‌تواند باعث افزایش تعامل، حفظ مشتری و تقویت وفاداری به برند شود. زمانی که اصول ایجاد عادت در مشتریان در CRM به کار گرفته شود، برند می‌تواند ارتباطی پایدارتر و عمیق‌تر با مخاطب خود ایجاد کند. برخی از روش‌های استفاده از این چرخه در CRM شامل موارد زیر است:

  • طراحی پیام‌ها و کمپین‌های بازگشتی بر اساس محرک‌های مشخص
  • ایجاد رفتارهای منظم از طریق پیشنهادهای شخصی سازی شده
  • ارائه پاداش‌های هدفمند برای تقویت ادامه رفتار
  • ساخت چرخه عادت خرید در مشتریان از طریق برنامه‌های وفاداری و تجربه‌های تکرارپذیر

این رویکرد کمک می‌کند برند نه فقط در سطح خرید، بلکه در سطح ذهن و عادت‌های روزانه مشتری حضور داشته باشد.

چگونه چرخه عادت باعث افزایش نگهداشت مشتری می‌شود؟

تحقیقات نشان می‌دهد رفتارهایی که بر اساس عادت شکل می‌گیرند، تاثیر زیادی بر افزایش نگهداشت مشتری دارند. زمانی که یک مشتری چرخه عادت مشخصی حول یک برند ایجاد می‌کند، تعامل او با آن برند به صورت خودکار انجام می‌شود و برای خرید یا استفاده از خدمات نیازی به فکر کردن ندارد. همین موضوع باعث می‌شود ارتباط برند با مشتری پایدارتر شود و احتمال ریزش کاهش پیدا کند.

زمانی که یک برند چرخه عادت خرید را در مشتری ایجاد می‌کند، ارزش طول عمر مشتری افزایش پیدا می‌کند و نرخ ریزش مشتری (چرن ریت) کاهش می‌یابد. برای مثال، اگر مشتری به صورت عادت‌وار از برنامه وفاداری یک برند استفاده کند یا به شکل منظم از سیستم پاداش آن بهره ببرد، احساس وابستگی بیشتری به برند خواهد داشت و کمتر به سراغ رقبا می‌رود.

اجرای چرخه عادت در استراتژی CRM

برای اینکه بتوانید از چرخه عادت در استراتژی‌های CRM خود استفاده کنید، لازم است این چارچوب را به شکل عملی و هدفمند پیاده‌سازی کنید. مراحل زیر می‌تواند به شما کمک کند:

تحلیل و بخش‌بندی داده‌های مشتریان

از داده‌های موجود در سیستم CRM برای بررسی رفتار، ترجیحات و نقاط ضعف و قوت مشتریان استفاده کنید. شناسایی دقیق محرک‌ها و رفتارهایی که در هر بخش از مشتریان باعث ایجاد عادت می‌شود، قدم اول برای طراحی چرخه عادت است.

شخصی‌سازی محرک‌ها

محرک‌ها را متناسب با هر مشتری طراحی کنید. ارسال یادآورها، پیشنهادهای ویژه، یا توصیه‌های محصول می‌تواند محرک مناسبی برای آغاز رفتار باشد. مهم این است که این محرک‌ها دقیق، به موقع و مرتبط با نیاز مشتری باشند.

طراحی روتین‌های ساده و قابل تکرار

تعامل با برند باید ساده، سریع و بدون پیچیدگی باشد. رابط کاربری مناسب، مسیر خرید روان، دسترسی آسان به مزایا و برنامه‌های وفاداری باعث می‌شود مشتری به راحتی وارد یک رفتار تکرارپذیر شود.

ارائه پاداش‌های ملموس و ارزشمند

پاداش باید برای مشتری جذاب و ارزشمند باشد. تخفیف‌ها، امتیازهای وفاداری، پیشنهادهای ویژه یا دسترسی زودتر به محصولات می‌تواند انگیزه‌ای باشد که رفتار مشتری را تقویت و تکرار آن را تضمین کند.

بهینه‌سازی مستمر چرخه عادت با داده‌ها

با تحلیل داده‌های رفتاری مشتریان، عملکرد چرخه عادت را بررسی کنید. اگر محرک‌ها بازدهی لازم را ندارند، آن‌ها را تغییر دهید. اگر پاداش‌ها به اندازه کافی موثر نیستند، آن‌ها را اصلاح کنید. هدف این است که چرخه عادت همیشه بر اساس رفتار واقعی مشتریان بهینه شود.

با استفاده از این روش‌ها، می‌توانید چرخه عادت خرید را در مشتریان خود بسازید و در نتیجه تعامل، وفاداری و ارزش طول عمر آن‌ها را افزایش دهید.

شرکت‌ها چگونه در مشتریان عادت ایجاد کنند؟

بسیاری از روش‌هایی که برای ایجاد عادت در مشتریان استفاده می‌شود، مشابه همان مدل سه‌مرحله‌ای است که در بخش قبل گفته شد. اما یک بخش مهم دیگر هم وجود دارد؛ بخشی که باعث می‌شود هر تکرار عادت به تکرار بعدی پیوند بخورد. همین پیوند است که رفتار را مداوم و خودتقویت‌کننده می‌کند. در مدل هوک از این مرحله با عنوان سرمایه‌گذاری یاد می‌شود و در کتاب عادت‌های اتمی از آن به عنوان ایجاد اشتیاق یا میل درونی نام برده شده است. صرف‌نظر از نامی که برای آن انتخاب می‌کنید، این بخش قدرت بسیار زیادی دارد و اساس شکل‌گیری عادت‌های پایدار است.

برای درک بهتر این موضوع، بررسی مثال‌های واقعی بهترین روش است. در ادامه سه نمونه از کسب‌وکارهایی را بررسی می‌کنیم که با هدف‌گذاری دقیق و طراحی آگاهانه توانستند عادت‌های رفتاری در مشتریان ایجاد کنند و از این طریق وفاداری بلندمدت بسازند.

مثال اول: خمیردندان

امروز مسواک زدن یک عادت کاملا جاافتاده است و تصور اینکه زمانی مردم صبح و شب دندان‌های خود را تمیز نمی‌کردند سخت است. اما اوایل دهه ۱۹۰۰، زمانی که خمیردندان «پپسودنت» معرفی شد، با شکست روبه‌رو شد. ایده اینکه یک کرم روزانه می‌تواند جلوی پوسیدگی دندان را در آینده بگیرد، روی کاغذ عالی بود، اما آموزش مردم درباره مراقبت پیشگیرانه جذابیتی نداشت. این همان چالش همیشگی در تغییر رفتار است؛ «ممکن است آینده من پر از پوسیدگی دندان باشد، اما این مشکلِ آینده من است نه امروز.»

در این مرحله کلود هاپکینز، متخصص مشهور تبلیغات، وارد میدان شد. او پیام خمیردندان را از «بهداشت دهان» به «زیبایی لبخند» تغییر داد. او از لایه‌ای صحبت کرد که «درخشندگی دندان‌ها را از بین می‌برد» و باعث شد مردم نسبت به ظاهر دندان‌های خود حساس شوند. او یک مشکل بلندمدت را به یک فایده کوتاه‌مدت تبدیل کرد؛ داشتن یک لبخند زیبا همین امروز.

برای ایجاد حس اشتیاق، پپسودنت طعم و رایحه تازه‌ای به محصول اضافه کرد تا همان حس دهان تمیز و خنک بعد از مسواک زدن ایجاد شود. این طعم به مرور به نشانه‌ای از دهان پاک تبدیل شد و افراد شروع کردند به craving یا تمایل شدید به داشتن همین احساس. نه ماهی یک‌بار و نه هفتگی؛ بلکه عادتی که افراد را به مسواک زدن دوبار در روز سوق داد.

امروز خمیردندان با هر ویژگی‌ای تبلیغ می‌شود جز آموزش پوسیدگی دندان. تبلیغات پر از تصاویر افرادی با دندان‌های سفید و لبخندهای زیبا است. دندان‌پزشکان با قدرت تاثیرگذاری اجتماعی خود محصولات خاصی را توصیه می‌کنند. تیم‌های بازاریابی با بسته‌بندی‌های جذاب یا تخفیف‌ها توجه ما را جلب می‌کنند. پیام مشترک همه این‌ها یک چیز است: «تو هم می‌توانی لبخند زیبا داشته باشی، فقط کافی است عادت مسواک زدن روزانه را شکل بدهی.»

مثال دوم: شبکه های اجتماعی

شبکه های اجتماعی یکی از حرفه ای ترین نمونه های ایجاد عادت در رفتار کاربران هستند. اینکه بسیاری از ما هنگام صبحانه، بین جلسات، در باشگاه و حتی درست قبل از خواب سراغ شبکه های اجتماعی می‌رویم، اصلا اتفاقی نیست. این صنعت به شکل گسترده از علوم رفتاری استفاده می‌کند و در ایجاد عادت مهارت زیادی دارد.

بزرگ‌ترین ابزار شبکه های اجتماعی، میل انسان به ارتباط و ترس از کنار گذاشته شدن است. این دو نیاز اساسی باعث می‌شود افراد تنها برای ثبت نام جذب نشوند، بلکه مرتب به پلتفرم برگردند تا مطمئن شوند چیزی را از دست نداده‌اند یا بتوانند زندگی خود را با دیگران مقایسه کنند.

وقتی کاربر وارد یک پلتفرم می‌شود، نوتیفیکیشن‌ها نقش محرک را بازی می‌کنند و او را به ورود مداوم تشویق می‌کنند. سرمایه گذاری کاربر در یک جلسه – مثلا دنبال کردن یک فرد در توییتر – به طور مستقیم رفتار جلسه بعدی را شکل می‌دهد، چون با اولین توییت او، نوتیفیکیشن فعال می‌شود و کاربر دوباره وارد می‌شود. یا وقتی در تیک تاک یک ویدیو گربه را لایک می‌کنید، الگوریتم به شما ویدیوهای مشابه نشان می‌دهد. این چرخه به سرعت به یک رفتار ذاتی و اعتیادآور تبدیل می‌شود.

در نتیجه، شبکه های اجتماعی با ترکیب محرک‌های قوی، رفتارهای تکرارشونده و پاداش‌های فوری، عادتی می‌سازند که ترک کردن آن برای کاربر بسیار سخت است.

مثال سوم: بازی مونوپولی مک دونالد

در سال ۱۹۸۷، مک دونالد یک پروموشن فروش طراحی کرد که بر اساس بازی رومیزی مونوپولی ساخته شده بود. البته مک دونالد از قبل یک محصول بسیار عادت‌ساز داشت؛ غذاهایی که با ترکیب چربی، نمک و شکر، میل و اشتیاق زیادی ایجاد می‌کردند. اما با زیاد شدن رقبایی که غذاهای مشابه ارائه می‌دادند، مک دونالد می‌خواست سطح عادت خرید مشتریان را یک مرحله بالاتر ببرد.

راه حل آن‌ها بازی مونوپولی مک دونالد بود. مشتریان با هر خرید، کارت‌هایی دریافت می‌کردند که مربوط به املاک مونوپولی بود و می‌توانستند آن‌ها را برای دریافت پول نقد استفاده کنند. علاوه بر این کارت‌های «برنده فوری» هم وجود داشت که در فروشگاه قابل تبدیل به خوراکی‌های رایگان بود. ظاهر ماجرا ساده بود، اما در پشت این کمپین، چند اصل مهم علم رفتار قرار داشت:

۱. ایجاد تداعی مثبت
با هر بار مراجعه به مک دونالد، مشتری چندین شانس برای بردن جایزه دریافت می‌کرد. طبق تحقیقات علم رفتار، مغز انسان «امکان بردن» را تقریبا معادل «برنده شدن واقعی» احساس می‌کند. همین موضوع باعث ایجاد یک تداعی مثبت قوی میان بازدید از رستوران و هیجان بردن جایزه شد.

۲. پاداش‌های متغیر
مشتری ممکن بود یک بسته سیب‌زمینی سرخ کرده برنده شود، یک بستنی، یا اصلا هیچ چیز. برای مک دونالد هزینه این جوایز بسیار ناچیز بود، اما همین عدم پیش‌بینی‌پذیری، اشتیاق مشتری برای برگشت و «یک بار دیگر امتحان کردن» را تقویت می‌کرد. نکته مهم‌تر این بود که مشتری این پاداش را بعد از تکمیل خرید دریافت می‌کرد، بنابراین یک حس سرمایه‌گذاری ایجاد می‌شد که به صورت طبیعی خرید بعدی را تقویت می‌کرد.

۳. اثر شیب هدف (Goal Gradient Effect)
هر بار مراجعه باعث می‌شد مشتری تعداد بیشتری کارت از مجموعه املاک به دست بیاورد. این حس «پیشرفت» تمایل او را برای کامل کردن مجموعه تقویت می‌کرد. به محض اینکه مشتری احساس می‌کرد به تکمیل مجموعه نزدیک شده، با انگیزه بیشتری به خرید ادامه می‌داد. تحقیقات نشان می‌دهد هرچه افراد به پایان یک مسیر نزدیک‌تر شوند، تلاش بیشتری برای کامل کردن آن انجام می‌دهند.

این سه اصل رفتاری باعث شد مک دونالد نه فقط فروش مقطعی، بلکه یک عادت تکرارشونده و پایدار در مشتریان ایجاد کند. یک بازی ساده تبدیل شد به ابزاری قدرتمند برای حفظ مشتری و افزایش دفعات مراجعه، و نشان داد که چگونه طراحی دقیق رفتار می‌تواند وفاداری عمیق ایجاد کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دریافت مشاوره و آموزش

برای دریافت مشاوره نصب و راه اندازی آنالیتیکس 4 و ایونت ترکینگ از طریق گوگل تگ منیجر، از طریق شماره تماس زیر با من در ارتباط باشید.