ساخت پرسونال برند در لینکدین به تجربه من!

افزایش بودجه بازاریابی می‌تواند یک چالش واقعی باشد، به خصوص وقتی که شما یک کسب و کار کوچک یا استارتاپی هستید که پول زیادی برای تبلیغات پولی ندارید. اما قبل از اینکه بودجه خود را صرف تبلیغات گوگل ادز و فیسبوک کنید، کمی صبر کنید! در واقع تاکتیک‌های هوشمندانه و خلاقانه زیادی وجود دارد که می‌توانید از آنها برای تبلیغ کسب و کار خود و ارتباط با مخاطبانتان بدون خالی کردن حساب بانکی‌تان استفاده کنید. در این پست، انواع استراتژی بازاریابی مقرون به صرفه برای بودجه های کم را با شما به اشتراک می‌گذارم که به جای ولخرجی در تبلیغات، از طریق دسترسی ارگانیک، نتایج واقعی را برای برندهای باهوش به ارمغان می‌آورند.

انواع استراتژی مارکتینگ با بودجه کم

گوریلا مارکتینگ – بازاریابی چریکی (Guerrilla marketing)

بازاریابی چریکی به شما این امکان را می‌دهد که با انجام فعالیت‌های غیرمعمول توجه مردم را جلب کنید تا از طریق روش‌های به‌یادماندنی با برند شما تعامل برقرار می‌کند. این نوع تاکتیک‌ها، برند شما را از طریق شیرین‌کاری‌ها و تجربیات سرگرم‌کننده، درست در همان جایی که مخاطبانتان هستند، به آنها معرفی می‌کنند. این تعاملات خلاقانه به صورت ارگانیک منجر به اشتراک‌گذاری و سر و صدا می‌شوند، زیرا مردم تجربیات خود را از طریق عکس‌ها در رسانه‌های اجتماعی به اشتراک می گذارند. این محتوای تولید شده توسط کاربر، تعامل بسیار واقعی‌تری با برند شما ایجاد می‌کند، بسیار بیشتر از آنچه هر تبلیغ حرفه‌ای می‌تواند انتظار داشته باشد.در ادامه چند ایده گوریلا مارکتینگ برای اجرا آورده شده است:

• در نمایشگاه‌ها و ایونت های محلی غرفه‌های عکسی برپا کنید که با برند شما تزئین شده باشند. حتماً وسایل مورد نیاز را نیز فراهم کنید و عکس‌ها را به صورت آنلاین به اشتراک بگذارید. این به مردم راهی سرگرم‌کننده برای تعامل و به اشتراک گذاشتن برند شما می‌دهد.
• با توزیع نمونه‌های رایگان، برچسب‌ها، تی‌شرت‌ها یا هر کالای برندی که معرف شما باشد، در مناطقی که رفت و آمد زیادی دارند، کالای خود را به دیگران معرفی کنید.

برگزاری مسابقه با جایزه

مسابقات و جوایز، تاکتیک‌های بازاریابی آزمایش‌شده‌ای هستند که هزینه کمی دارند، اما باعث دیده شدن برند می‌شوند. مسابقات خلاقانه، هیجان و تعامل ایجاد می‌کنند، زیرا شرکت‌کنندگان مشتاقانه مطالب خود را در رسانه‌های اجتماعی و شبکه‌های خود به اشتراک می‌گذارند. تنها نکته ای که هنگام برگزاری مسابقه باید به خاطر داشته باشید، تبدیل مخاطب به لید است. درواقع باید بتوانید با دریافت ایمیل یا شماره تماس مخاطب، در آینده مجدد با او ارتباط بگیرید.

کمپین های هشتگ

کمپین های هشتگ یکی از بهترین و کم هزینه ترین روش ها برای بالا بردن تعامل در شبکه های اجتماعی هستند. کافی است یک هشتگ اختصاصی و مرتبط با محصول، رویداد یا کمپین خود انتخاب کنید و از مخاطبان بخواهید با آن محتوا منتشر کنند.

با ردیابی هشتگ، می توانید میزان مشارکت کاربران را بسنجید و حتی وارد گفتگو با آنها شوید. به جز هزینه اندک برای مدیریت جامعه کاربری یا جوایز کوچک، این روش تقریبا رایگان است اما می تواند آگاهی زیادی نسبت به برند شما ایجاد کند.

وقتی کاربران شروع به انتشار محتوا با هشتگ شما می کنند، به مرور یک ترند واقعی شکل می گیرد که افراد دیگر هم به طور طبیعی به آن می پیوندند. این کار باعث می شود برند شما فراتر از دنبال کنندگان فعلی دیده شود.

مثل مسابقات اجتماعی، می توانید یک هشتگ دائمی طراحی کنید تا مشتریان تجربه ها، عکس ها و نظرشان درباره استفاده از محصول شما را به اشتراک بگذارند. این محتواهای واقعی که توسط کاربر تولید می شوند ارزش بالایی دارند و می توانید بارها از آنها در آینده هم استفاده کنید.

همچنین می توانید مسابقات هشتگی کوتاه مدت را در مناسبت ها، رویدادها یا زمان معرفی محصول برگزار کنید. با اهدای جوایز به بهترین پست ها، انگیزه بیشتری برای مشارکت ایجاد می شود.

در رویدادهای خاص یا لانچ محصول، فراموش نکنید هشتگ اختصاصی را روی تابلوها، بسته بندی و شبکه های اجتماعی معرفی کنید تا بیشترین دیده شدن را داشته باشد و کاربران راحت تر در کمپین شما شرکت کنند.

برنامه های وفاداری مشتری

برنامه های وفاداری و پاداش یکی از موثرترین روش های بازاریابی هستند که هم به نفع برند تمام می شوند و هم به نفع مشتری. این برنامه ها با ارائه امتیاز، هدایا و مزایا در ازای خرید یا تعامل بیشتر، مشتری را تشویق می کنند تا ارتباط مداوم تری با برند شما داشته باشد.

چند ایده هوشمندانه برای برنامه وفاداری:

• امتیاز به ازای خرید یا فعالیت: به ازای هر مبلغی که مشتری خرج می کند یا هر محصولی که نقد و بررسی می کند، به او امتیاز بدهید. این امتیازها می توانند به تخفیف یا کالاهای رایگان تبدیل شوند. نکته مهم این است که امتیازها باید به راحتی جمع شوند تا مشتری احساس کند واقعا به پاداش نزدیک می شود. این موضوع باعث افزایش تعامل و وفاداری خواهد شد.
• سطوح ویژه برای مشتریان ارزشمند: ایجاد سطح های مختلف مثل “VIP” با مزایای خاص، دسترسی زودتر به محصولات یا پیشنهادهای اختصاصی، یکی از قوی ترین ابزارها برای نگه داشتن مشتریان ارزشمند است.
• مزایای خاص برای اعضا: ارسال رایگان، هدیه تولد، رویدادهای امتیاز مضاعف و فروش های ویژه مخصوص اعضا، همه از راهکارهایی هستند که مشتریان وفادار را غافلگیر کرده و آنها را بارها به سمت خرید دوباره می کشانند. علاوه بر این، مشتریان چنین تجربه هایی را با دوستان و خانواده خود به اشتراک می گذارند و همین باعث می شود افراد جدید هم جذب برند شما شوند.

رویدادهای لایو استریم

لایو استریم یکی از جذاب ترین کانال های بازاریابی است که امکان تعامل مستقیم و زنده با مخاطبان را فراهم می کند. این روش عملا رایگان است و پلتفرم هایی مثل آپارات و اینستاگرام، اجرای آن را بسیار ساده کرده اند. با برگزاری لایو، می توانید ارتباطی واقعی با مخاطب بسازید و برند خود را زنده و پویا نشان دهید.

چند ایده کاربردی برای لایو استریم:

• جلسات پرسش و پاسخ زنده: مخاطبان می توانند سوالات خود را در لحظه بپرسند و تیم شما پاسخ دهد. اگر این جلسات را به صورت دوره ای برگزار کنید، افراد می دانند چه زمانی باید منتظر لایو بعدی باشند و اگر از تجربه قبلی راضی باشند، دوباره برمی گردند.
• پشت صحنه رویدادها: نمایش پشت صحنه لانچ محصولات، مراسم ها، جلسات عکاسی یا حتی لحظات روزمره تیم، شخصیت برند شما را به شکل واقعی تری نشان می دهد و حس صمیمیت ایجاد می کند.
• ورکشاپ ها و کلاس های آنلاین: آموزش یا کارگاه های تخصصی مرتبط با موضوعات مورد علاقه مخاطبان برگزار کنید. این کار علاوه بر جذب توجه، جایگاه شما را به عنوان مرجع و متخصص تثبیت می کند.
• همکاری با اینفلوئنسرها: با افراد تاثیرگذار در حوزه کاری خود لایو مشترک بگذارید تا هم از محتوای جذاب و گفتگوی دوطرفه بهره ببرید و هم به جامعه دنبال کنندگان آنها دسترسی پیدا کنید.

محتوای تولید شده توسط کاربر (UGC)

محتوای تولید شده توسط کاربران یا همان UGC، یکی از ارزشمندترین دارایی های بازاریابی است. این محتوا کاملا واقعی، بدون پرداخت هزینه و مستقیما از طرف مشتریان شما منتشر می شود و تجربه های واقعی آنها از برندتان را به نمایش می گذارد.

استفاده از UGC در بازاریابی نه تنها برای شما محتوای خلاقانه و با کیفیت رایگان فراهم می کند، بلکه با تکیه بر اعتبار و شبکه توزیع کاربرانی که آن را تولید کرده اند، اثرگذاری بیشتری خواهد داشت.

چند راهکار برای استفاده بهتر از UGC:

• دعوت مستقیم از مشتریان وفادار: از مشتریان بخواهید تصاویر و ویدیوهایی از تجربه خود با محصولات شما ارسال کنند. سپس می توانید بهترین آنها را در شبکه های اجتماعی و کانال های بازاریابی خود بازنشر کنید.
• همکاری با اینفلوئنسرها: با اینفلوئنسرهای حوزه کاری خود کمپین UGC راه بیندازید تا پست ها و استوری های اختصاصی درباره برند شما تولید کنند و آن را با دنبال کنندگانشان به اشتراک بگذارند.
• کاهش هزینه تولید محتوا: استفاده از محتوای واقعی کاربران، شما را از صرف وقت و هزینه برای تولید محتوای تبلیغاتی پرزرق و برق بی نیاز می کند. در عین حال، اصالت این محتوا باعث افزایش اعتماد و تعامل مخاطبان با برندتان می شود.

بازاریابی همتا به همتا یا ریفرال مارکتینگ (Peer-to-Peer Marketing)
بازاریابی همتا به همتا یا بازاریابی ارجاعی یکی از موثرترین روش ها برای رشد ارگانیک برند است. در این روش، خوشحال ترین و وفادارترین مشتریان شما برندتان را به دوستان و خانواده خود معرفی می کنند. از آنجایی که این معرفی از طرف فردی آشنا و قابل اعتماد صورت می گیرد، تاثیر آن بسیار بیشتر از یک تبلیغ مستقیم است و نرخ تبدیل بالاتری ایجاد می کند.

چند نمونه کاربردی از بازاریابی همتا به همتا:

• برنامه های ریفرال: با طراحی برنامه های معرفی دوستان، مشتریان را تشویق کنید که پیشنهادها یا تخفیف های شما را با نزدیکانشان به اشتراک بگذارند و در مقابل پاداش دریافت کنند.
• ابزارها و منابع اشتراک گذاری: محتوای آماده، کدهای تخفیف یا لینک های اختصاصی در اختیار مشتریان وفادار قرار دهید تا بتوانند راحت تر برند شما را در شبکه شخصی خود معرفی کنند.
• کدهای ارجاعی ویژه: به مشتریان کدهای اختصاصی بدهید تا بتوانند آن را برای دوستانشان ارسال کنند. با این کار، هم مشتری قدیمی پاداش می گیرد و هم مشتری جدید از پیشنهاد یا تخفیف ویژه بهره مند می شود.
• فعال کردن بازاریابی دهان به دهان: به جای هزینه های بالای تبلیغات، از مشتریان راضی خود به عنوان سفیران برند استفاده کنید. این روش، تبلیغاتی واقعی، کم هزینه و اثرگذار ایجاد می کند.

وقتی مشتریان راضی شما نقش مبلغان برند را برعهده می گیرند، یک جریان بازاریابی اصیل و کم هزینه شکل می گیرد که می تواند فروش و آگاهی از برند را به طور چشمگیری افزایش دهد.

تارگتینگ بر اساس موقعیت مکانی (Location-based Targeting)

هدف گیری جغرافیایی یا همان Geo-targeting به شما این امکان را می دهد که تمرکز بازاریابی خود را روی کاربرانی بگذارید که به صورت فیزیکی در نزدیکی فروشگاه یا شعبه شما قرار دارند. اگرچه کمپین های گسترده هم جایگاه خودشان را دارند، اما استراتژی های مبتنی بر موقعیت مکانی باعث افزایش نرخ تبدیل می شوند چون مستقیما به سراغ مشتریانی می روید که امکان حضور در فروشگاه شما را دارند.

زمانی که فردی در نزدیکی فروشگاه شما باشد، احتمال خرید او بسیار بیشتر است. در چنین شرایطی می توانید از روش های زیر استفاده کنید:

• تبلیغات محلی در شبکه های اجتماعی و جستجو: با تبلیغات هدفمند در گوگل یا شبکه های اجتماعی، مشتریانی را جذب کنید که در همان لحظه در اطراف فروشگاه شما در حال جستجو هستند. (در ایران قابل استفاده نیست!)
• پیشنهادهای موقعیتی (Proximity offers): ارائه تخفیف ها یا پیشنهادهای ویژه برای کاربرانی که در محدوده مشخصی از فروشگاه شما حضور دارند. این کار آنها را ترغیب می کند سری به فروشگاه بزنند.
• رویدادهای حضوری: برگزاری رویدادهایی مثل پاپ آپ شاپ، نمایشگاه یا جشنواره های محلی، فرصتی عالی برای تعامل مستقیم با مشتریان احتمالی در همان منطقه است.
• همکاری با کسب و کارهای همسایه: با فروشگاه ها و برندهای اطراف خود همکاری کنید و کمپین های مشترک یا مسابقات محلی برگزار کنید. این روش باعث می شود مشتریانی که برای یکی از برندها آمده اند، با برند شما هم آشنا شوند.

بازاریابی محتوایی (Content Marketing)

بازاریابی محتوایی یکی از موثرترین روش ها برای جذب و درگیر کردن مخاطبان از طریق اطلاعات ارزشمند، کاربردی و داستان گویی است. برخلاف تبلیغات مزاحم که پیام شما را به زور به مخاطب نشان می دهند، بازاریابی محتوایی به صورت طبیعی و ارگانیک افراد را از طریق جستجو و اشتراک گذاری به سمت شما می کشاند.

مزیت بزرگ این روش در مقایسه با تبلیغات پولی این است که می توانید از پلتفرم های اختصاصی خود مثل وبلاگ استفاده کنید و با همکاری ها و شراکت های هوشمندانه، بازدید بیشتری بگیرید. همین موضوع باعث می شود هزینه آن بسیار کمتر و اثربخشی آن بیشتر باشد.

چهار راهکار برای جذب سرنخ (Lead) از طریق بازاریابی محتوایی با هزینه کمتر:

۱. محتوای سئو محور (SEO Content)

• تولید محتوای با کیفیت که برای کلمات کلیدی تخصصی و لانگ تیل بهینه شده باشد.
• استفاده طبیعی از کلمات کلیدی و لینک سازی داخلی و خارجی مرتبط.
• انتشار منظم مقالات کاربردی که نیازهای مخاطب را در مراحل مختلف سفر مشتری پاسخ دهد.

۲. دارایی های محتوایی محدود (Gated Content Assets)

• طراحی منابع جامع مثل ایبوک، گزارش یا تمپلیت های تخصصی که برای مخاطب ارزشمند باشند.
• قرار دادن این منابع پشت فرم های ثبت نام یا دریافت ایمیل برای جمع آوری اطلاعات تماس.
• تبلیغ این دارایی ها در شبکه های اجتماعی، ایمیل مارکتینگ و تبلیغات جستجو با هدف گذاری دقیق.

۳. مقالات مهمان (Guest Articles)

• تحقیق درباره رسانه ها، وبلاگ ها و نشریات مرتبط که مخاطب هدف شما را پوشش می دهند.
• ارائه ایده برای مقالات تخصصی، نکات کاربردی یا تحلیل های داخلی.
• بازنویسی یا توسعه مقالات بلاگ خودتان و ارائه آنها به عنوان محتوای مهمان.
• قرار دادن بیوگرافی نویسنده و لینک های بازگشتی به سایت شما.

۴. بازنشر محتوا (Content Syndication)

• شناسایی شرکا، همکاران یا برندهای مکمل برای بازنشر محتوای شما.
• استفاده مجدد از مقالات بلاگ و انتشار آنها در قالب های مختلف در شبکه های دیگر.
• هدایت مخاطب به سایت شما از طریق لینک ها و تبلیغات متقابل.
• تبدیل این ترافیک به مشتری از طریق ریتارگتینگ.

همکاری با میکرو اینفلوئنسرها (Micro-influencer Collaborations)

همکاری با میکرو اینفلوئنسرها یکی از رویکردهای هوشمندانه در بازاریابی دیجیتال است. این افراد معمولا بین ۱۰۰۰ تا ۱۰۰ هزار دنبال کننده دارند، اما جامعه مخاطب آنها بسیار فعال و درگیر است.

برخلاف اینفلوئنسرهای بزرگ یا سلبریتی ها، میکرو اینفلوئنسرها معمولا در یک حوزه تخصصی فعالیت می کنند و رابطه نزدیک تر و صمیمی تری با مخاطبان خود دارند. همین ویژگی باعث می شود توصیه ها و معرفی های آنها برای دنبال کنندگانشان معتبرتر و قابل اعتمادتر به نظر برسد.

از نظر هزینه و بازگشت سرمایه، همکاری با میکرو اینفلوئنسرها مزیت های زیادی دارد. آنها معمولا در ازای دریافت محصولات یا هزینه های محدود همکاری می کنند، نه مبالغ هنگفتی که سلبریتی ها یا اینفلوئنسرهای بزرگ درخواست می کنند.

نکته مهم اینجاست که با وجود تعداد کمتر دنبال کننده، نرخ تعامل آنها به طور میانگین بین ۳ تا ۷ درصد است؛ در حالی که این نرخ برای اینفلوئنسرهای بزرگ معمولا بین ۱ تا ۳ درصد است. این موضوع به معنی نرخ تبدیل بالاتر و تاثیرگذاری بیشتر است.

برای موفقیت در همکاری با میکرو اینفلوئنسرها باید استراتژیک عمل کنید:

• شناسایی اینفلوئنسرهای مرتبط: افرادی را انتخاب کنید که از قبل درباره محصولاتی مشابه برند شما صحبت می کنند یا آنها را استفاده می کنند. این کار باعث می شود تبلیغ کاملا طبیعی و معتبر به نظر برسد.
• تمرکز بر تعامل به جای تعداد فالوور: هنگام انتخاب شریک، به نرخ تعامل آنها توجه کنید نه صرفا تعداد دنبال کنندگان.
• شروع با تبادل محصول: برای آزمایش میزان تاثیرگذاری، ابتدا همکاری را با ارسال محصول آغاز کنید. سپس در صورت نتیجه مثبت می توانید وارد همکاری مالی شوید.
• درخواست گزارش دقیق: همیشه از اینفلوئنسر بخواهید آمار و داده های مربوط به بازخورد کمپین را در اختیار شما قرار دهد تا بازگشت سرمایه را بسنجید.
• ایجاد همکاری بلندمدت: به جای همکاری های کوتاه مدت، روی ایجاد رابطه بلندمدت تمرکز کنید تا هم حضور برند شما پایدار بماند و هم در طول زمان فروش بیشتری ایجاد شود.

تبدیل کارمندان به سفیران برند

برای بسیاری از کسب و کارهای کوچک، بازاریابی دهان به دهان یکی از بهترین راهکارها برای افزایش فروش است. تحقیقات نشان می دهد که مشتریان وقتی درباره یک محصول یا خدمت از افراد غریبه می شنوند، احتمال خریدشان بیشتر می شود؛ حالا تصور کنید این معرفی از طرف دوستان یا اعضای خانواده باشد، تاثیر آن چند برابر خواهد شد.

اگر با کارمندان خود به خوبی رفتار کنید و آنها را به سفیران برند تبدیل کنید، می توانید از ظرفیت بی نظیر شبکه های اجتماعی و ارتباطات شخصی آنها بهره ببرید. کارمندان شما به طور طبیعی علاقه مند به موفقیت کسب و کارتان هستند، پس چرا از صدای آنها برای معرفی برند استفاده نکنید؟

یکی از ایده های ساده و موثر، برگزاری تخفیف های ویژه تحت عنوان “Friends and Family” است. مثلا می توانید یک رویداد اختصاصی ایجاد کنید، در شبکه های اجتماعی برای آن رویداد صفحه بسازید، کارمندان را دعوت کنید و از آنها بخواهید این تخفیف یا رویداد را با دوستان و همکارانشان به اشتراک بگذارند. همچنین می توانید آنها را تشویق کنید که افراد مرتبط را تگ کنند تا دامنه دسترسی و دیده شدن برند شما بیشتر شود.

به این ترتیب، کارمندان نه تنها اعضای تیم شما هستند، بلکه به عنوان سفیران واقعی برند عمل می کنند و با کمک شبکه های اجتماعی خود، آگاهی از برند و در نهایت فروش شما را افزایش می دهند.

گرچه ارسال پوش نوتیفیکیشن میتواند در فروش یا تکمیل فرم شما یکی از بهترین ترفندهای بازاریابی باشد، اما اگر بیش از حد انجام شود میتواند منجر به جدایی مخاطب از شما شود! اگر درست انجامش دهید، ارتباط مستقیمی با مشتریان خود خواهید داشت که باعث افزایش تعامل، تبدیل و تکرار خرید می‌شود. اما اگر اشتباه کنید، خطر آزار کاربران، انصراف از عضویت، حذف حساب کاربری و از دست دادن درآمد را به جان می‌خرید. پس بپردازیم به سوال اصلی: چند وقت یک بار پوش ارسال کنیم؟ تعداد دفعات ارسال پوش نوتیفیکیشن چقدر باید باشد؟

اگر بخواهیم خیلی کوتاه به این سوال پاسخ دهیم باید بگوییم که نکته اصلی، حفظ تعادل است؛ به اندازه ای که برند شما را بدون ایجاد مزاحمت برای کاربران، در صدر توجه قرار دهد.

اهمیت تعداد دفعات ارسال پوش در مارکتینگ

فرکانس بهینه ارسال پوش در مورد یافتن نقطه‌ای است که در آن تعامل کاربر را به حداکثر برسانید، بدون اینکه خیلی زیاده‌روی کنید و باعث واکنش منفی شوید. اگر خیلی کم پوش ارسال کنید ممکن است با چالش های زیر رو به رو شوید:

• فرصت‌های از دست رفته برای جذب مجدد کاربرانی که ممکن است آماده خرید باشند
• کاهش ارزش طول عمر مشتری به دلیل فراموش کردن برند شما

اگر به تعداد مناسب پوش ارسال نکنید، به ویژه برندهایی که اپلیکیشن دارند، این احتمال که کاربر بعد از دانلود اپ شما را فراموش کند، بسیار افزایش پیدا میکند. براساس بررسی های انجام شده، هر فرد به طور متوسط بیش از ۳۵ اپلیکیشن در گوشی خود دارد. بنابراین در میان این تعداد برنامه اگر شما خاموش بذارید، احتمال فراموش شدنتان افزایش پیدا میکند!

بررسی ها نشان میدهند اگر پوش در زمان درست و به اندازه کافی ارسال شود، حفظ کاربر در ۹۰ روز را تا ۳ تا ۱۰ درصد بهبود می یابد. اما اگر در تعداد دفعات ارسال پوش زیاده روی کنید، احتمالا با چالش های زیر مواجه شوید:

• افزایش میزان حذف نصب
• افزایش میزان لغو عضویت
• آسیب به وجهه برند که جبران آن دشوار است

بهترین تعداد دفعات ارسال پوش نوتیفیکشن براساس صنعت

فرکانس بهینه ارسال پوش نوتیفیکیشن به چند عامل مختلف بستگی دارد. یکی از عوامل، صنعتی است که برند شما در آن فعالیت می‌کند. در ادامه چند معیار کلی آورده شده است:

مد و پوشاک : فرکانس پیشنهادی: ۲-۵ بار در هفته
موارد استفاده رایج: اطلاع رسانی کالاهای جدید، پروموشن های لحظه‌ای، اقلام پرطرفدار
لوازم الکترونیکی و گجت‌ها: فرکانس پیشنهادی: ۱-۲ بار در هفته
موارد استفاده رایج: عرضه محصولات عمده، کاهش قیمت
مواد غذایی و ملزومات: فرکانس پیشنهادی: ۲-۴ بار در هفته
موارد استفاده رایج: هشدار موجودی جدید، معاملات هفتگی
بهداشت و زیبایی: فرکانس پیشنهادی: ۲-۳ بار در هفته
موارد استفاده رایج: یادآوری‌های شارژ مجدد، تبلیغات فصلی

قانون طلایی برای تعیین تعداد دفعات ارسال پوش

برخی از برندها می‌توانند در مقایسه با سایر برندهای همان صنعت، فرکانس ارسال پوش نوتیفیکیشن‌های بسیار متفاوتی داشته باشند. کلید واقعی برای فهمیدن اینکه چه تعداد پوش باید ارسال شود و هر چند وقت یکبار، موضوع پوش است. موضوع همه پوش نوتیفیکیشن ها یکسان نیستند و فرکانس مناسب آنها بسته به نوع پیامی که ارسال می‌کنید متفاوت است:

پوش های تراکنشی (فوریت بالا، مزاحمت کم)

پوش تراکنشی کمترین احتمال آزار مخاطب را دارند، زیرا شامل اطلاعات لازم برای مخاطب است، مثلا به روز رسانی وضعیت سفارش. این مدل پوش ها واقعاً کاربردی هستند، بنابراین لازم نیست نگران ارسال تعداد زیادی از آنها باشید (در حد معقول – فقط برای اینکه به کسی اطلاع دهید سفارشش دریافت شده است، ۱۵ پوش ارسال نکنید).

موضوع: این پوش ها ارزش فوری و اطلاعات مورد انتظار را ارائه می‌دهند. این مدلها نرخ تعامل بالایی دارند و با احتمال کمتری منجر به حذف عضویت می شوند.

مثال‌ها: تأیید سفارش، به‌روزرسانی‌های ارسال، اعلان‌های تحویل
تعداد دفعات توصیه‌شده: در صورت نیاز ارسال شود

پوش های رفتاری (شخصی‌سازی‌شده، با فرکانس متوسط)

اعلان‌های شخصی‌سازی‌شده نسبت به اعلان‌های تبلیغاتی عمومی، آزادی عمل بیشتری دارند. این اعلان‌ها معمولاً مرتبط و به‌موقع هستند؛ ممکن است در رابطه با عملی باشند که مشتری انجام داده است (مانند رها کردن سبد خرید)، یا اعلان‌هایی با توصیه‌های شخصی‌سازی‌شده.

• موضوع: این پوشها مربوط به اقدامات خاص کاربر هستند و باعث می‌شوند که به جای تبلیغاتی بودن، شخصی‌سازی شده به نظر برسند.
• مثال‌ها: یادآوری سبد خرید رها شده، هشدار کاهش قیمت برای اقلام لیست علاقه‌مندی‌ها، پوش موجودی مجدد
• تعداد دفعات توصیه شده: ۱ تا ۲ بار در هفته برای هر کاربر

اعلان‌های تبلیغاتی (ریسک بالا، ارسال کمتر)

رایج‌ترین مشکل برندها ارسال بیش از حد اعلان‌های تبلیغاتی است. اگر یک برند هر روز پوش برای فروش ارسال کند، خیلی زود کاربر از آن خسته خواهد شد. اگر برند خوش شانس باشد، کاربر اعلان‌ها را غیرفعال می‌کند. اگر اینطور نباشد، آنها برنامه را حذف می‌کنند و هر زمان که دوباره آن برند را ببینند، احساسات منفی در آنها باقی می‌ماند.

• موضوع: این موارد در صورت استفاده بیش از حد، بالاترین خطر انصراف را دارند، زیرا به جای خدمات، به عنوان بازاریابی تلقی می‌شوند.
• مثال‌ها: اطلاعیه‌های فروش، عرضه محصولات جدید، تبلیغات عمومی
• تعداد دفعات توصیه شده: حداکثر ۲ تا ۳ بار در هفته

هرچه پوش شما کمتر آزاردهنده یا تبلیغاتی باشند، می‌توانید بیشتر آنها را ارسال کنید. اگر مشتریان شما واقعاً از دریافت پوش های شما لذت می‌برند، می‌توانید هر روز به آنها پیام دهید. اما اگر می‌خواهید در هر پوش چیزی بفروشید، باید آن را حداکثر به ۲-۳ اعلان در هفته محدود کنید.

مطالعات موردی دنیای واقعی: درس‌هایی از برندهای برتر

آمازون: معرفی محصول شخصی‌سازی‌شده

آمازون با بهره‌گیری از تاریخچه سرچ کاربر، الگوهای خرید و لیست‌های علاقه‌مندی، پوش رفتاری را برای پیشنهاد محصولات بسیار مرتبط، به کار گرفته است. آمازون با تمرکز بر شخصی‌سازی به جای تکرار، با وجود ارسال چندین پوش هفتگی، تعامل بالا را حفظ می‌کند. داده‌های آمازون نشان می‌دهد که پوش های شخصی‌سازی‌شده ۳ تا ۵ برابر نرخ تعامل بیشتری نسبت به تبلیغات عمومی دارند.

نایک: هیاهوی رونمایی محصول و انحصاری بودن

اپلیکیشن SNKRS نایک به طور استراتژیک از پوش برای ایجاد انتظار برای عرضه کفش‌های کتانی نسخه محدود استفاده می‌کند.

دومینو: استفاده مؤثر از پیشنهادهای حساس به زمان

دومینو در زمان درست، یعنی ساعت اوج سفارش غذا، پوش به همراه کد تخفیف برای کاربران خود ارسال میکند.

اگر از خود می‌پرسید «بهترین زمان برای ارسال پوش نوتیفیکیشن چه زمانی است؟» در جای درستی قرار گرفته اید. معمولا ما زمانی از چنل پوش نوتیفیکیشن استفاده میکنیم که بخواهیم پیام را در سریع ترین زمان ممکن به دست مخاطب هدف رسانده و همچنین نتیجه را مشاهده کنیم. پس اگر بعد از چندبار ارسال پوش نوتیفیکیشن میتوجه می شوید که نرخ کلیک یا آنسابسکرایب این چنل به ترتیب کاهش یا افزایش پیدا کرده است، میتوانید زمان ارسال پوش نوتیفیکیشن را به عنوان یکی از شاخص های مهم مورد بررسی قرار دهید.

بهترین زمان ارسال پوش به تفکیک صنعت

به طور کلی نمیتوان هیچ روز یا ساعت مشخصی را برای تمام بیزینس ها به عنوان بهترین زمان ارسال پوش تعیین کرد. بنابراین باید به خاطر داشته باشید که خیلی چیزها به صنعتی که در آن هستید بستگی دارد. بنابراین، اگر در فضای B2B کار میکنید، باید به خاطر داشته باشید که کسب‌وکاری که مشتریان شما در آن فعالیت میکنند می‌تواند زمان ارسال پوش را تعیین کند.

توجه: به خاطر داشته باشید که این جدول زمانی فقط برای این است که شما بتوانید ایده‌ای کلی از زمان ارسال پوش داشته باشید. ممکن است این زمان‌ها بهترین زمان‌های ممکن برای ارسال نوتیفیکیشن نباشند و اکیداً توصیه می‌کنم برای تنظیم برنامه خود، به داده های خود نگاهی بیندازید.

همچنین، صرفاً تفکیک صنعت، مبنای خوبی نیست و بهتر است که بر اساس مشخصات مخاطبان، ساعت مناسب ارسال پوش را بدست آورید.

بهترین زمان ارسال پوش بر اساس پرسونای مخاطب

حتی اگر تمام مخاطبان هدف شما نیاز یکسانی داشته باشند، بسیار بعید است که از نظر علاقه مندی کاملا شبیه به هم باشند. به عبارت دیگر، می‌توانید کل مخاطبان خود را بر اساس اطلاعات دموگرافیک یا علایق به گروه‌های کوچک‌تری تقسیم کنید.و دقیقاً به همین دلیل است که همه کسب‌وکارها باید برای رسیدن به نتایج بهتر، پرسونای خریدار ایجاد کنند.

لازم به ذکر است که هیچ تضمینی وجود ندارد که این بهترین زمان ممکن برای ارسال اعلان‌ها برای کسب و کار شما باشد. این جدول زمانی برای کمک به شما در شروع کار تهیه شده است. پس این جدول را به عنوان کتاب مقدس زمانبندی‌های ارسال پوش در نظر نگیرید.